نگاه که به خودت میکنی، فقط خودت می مانی و چمدانِ سنگین گناهانت

همه بار سفر بستند و تو گرفتار طناب خود بافته ی گرفتاری و منیّتی!

بار سنگین عذابِ وجدان

که حسین زهرا مرا نخواست

من پُر گناه کجا و حَریم زُلال و اَطهر آلُ الله کجا !

من پُر ادعا و متعفن از باده غرور کجا و حریمِ عشق و پاکبازی کجا !

دسته دسته مسافران زائرِ اربعین را میبینی که

فرشته سان در حال پرواز به حَریم حُرمت آل رسول هستند

و تو میمانی و حیرت و حیرت و حیرت

مثل پرنده در قفس ذوق زده و غمگین به پرندگان مسافر چشم میدوزی و آرام با خودت می گویی

چو از این کویر وحشت به سلامت گذشتی

به شکوفه ها

به باران

برسان سلام ما را

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(علیه السلام)

 

 

موضوعات: مناسبت ها, دست نوشته های خودم  لینک ثابت



[سه شنبه 1396-08-09] [ 09:12:00 ق.ظ ]