غم و قم

شاید خیلی ها بر من بتازند که چرا غَم و قُم ؟

(مگر نه اینکه که امن ترین مکانهاست و دری از بهشت و …..) همه ی این ها را می دانم

ولی نمی دانم چرا برای من همیشه این شهر غم انگیز بوده است

چون تا به حال هیچ سفری به این شهر نداشته ام مگر آنکه حتما قطرات اشکی صورتم را بنوازد…

اینبار هم همینطور بود

گرفتگی هوای این شهر ربطی به تابستان و زمستان ندارد

غم و دلتنگی از هوای این شهر می بارد

درست مثل مدینه

مثل بقیع

مدینه در غم و غربت و غریبی حضرت زهرا می سوزد و

قم در غم هجران بی بی معصومه از مولایش ، برادرش

هر دو بوی غربت و هجران می دهند

آن یکی در مدینه و این یکی در قم

اما  جمکران تکه جدا شده از این شهر است

تکه ای نور در انتظار

با امید و شور و نشاط

غم های دنیا در جمکران رنگ می بازد

امید همه در اینجا خلاصه می شود

و اشک هایت در اینجا پاک می شود

موضوعات: دست نوشته های خودم  لینک ثابت



[شنبه 1395-09-20] [ 10:10:00 ق.ظ ]