با امر رهبرم که ز رحمان مؤید است             دیگر به جنس خارجیان رو نمی کنیم

ما حامیان کار و تلاشی مضاعفیم    با تنبلی و سست شدن خو نمی کنیم

 
 

برخیز که فخر هفت اقلیم شویم      در نزد خدا و خلق تکریم شویم

فرمود ز تولید حمایت بکنیم            تا شاهد مرگ طرح تحریم شویم

 
 

امسال تمام شهر قرآنی شد          تولید و تلاش و کار، ایمانی شد

با حکم ولی و بردن نام علی           سرمایه ی ما دوباره ایرانی شد

 
 

باز هم با امر تو تجدید بیعت می کنیم          عرصه ی تولید ملی را حمایت می کنیم

کار و سرمایه که جای خود، بدان آقای من؛    ما تمام هستی خود را فدایت می کنیم …

 
 

وقت پایان کاهلی شده است          موسم عزم و همدلی شده است

«تا» بزن آستین همت را    سال تولید داخلی شده است

 
 

با اقتدار و عزت رهبرم پیام شادی داد           نوید تولید ملی در سال جاری داد

با حمایت از کار و سرمایه ایرانی!    رهبرم به ملت ایران شادمانی داد

 
 

امسال مأمور حمایت از کار به امر رهبریم      مأمور به سرمایه گذاری و رشد صنعتیم

بعد از موفقیت در امر جهادی این بار!            سرباز وظیفه ی تولید کشوریم

 
                                              

رهبرا از شوق لبخند تو شادی می کنیم                               اذن تو باشد اگر، عزم تولید ملی می کنیم

کوری چشم تمام دشمنان بُزدلت    حمایت از کار و سرمایه ایرانی می کنیم

 
 

در سال نو کار عبادی بکنیم            همراهی دولت در تولید ملی بکنیم

در تحت لوای حضرت خامنه ای        امسال حمایت از کار و سرمایه ایرانی بکنیم

 
 

از فاو و فرات و فکه یادی باید           در جبهه ی جنگ نرم، تولید ملی باید

در راه گذشتن ز حصار تحریم           این بار حمایت از کار و سرمایه ملی باید

 
 

از نسل علی، امام و هادی داریم     هر سال نشانه و نمادی داریم

فرموده ولی امرمان خامنه ای         امسال همت به تولید ملی داریم

 
 

نوروز رسیده است و شادی داریم    از لطف خدا ولی و هادی داریم

با گفته نائب امام قائم       امسال همت به تولید ملی داریم

 
 

از لطف خدا به دل نمادی داریم                   بر دفع بدی چراغ و هادی داریم

در سال تولید ملی گوییم   عشق است که رهبری فرزانه داریم

 
 

امید که حق سرور و شادی بدهد    شوری چو نسیم بامدادی بدهد

امید که حضرتش در این سال جدید  توفیق تولید و حمایت از سرمایه ملی بدهد

 
 

خار در چشم دشمن و ایادی می کنیم         زیر سایه ی ولی، احساس شادی می کنیم

کوری چشم سران فتنه و بیگانگان   چَشم آقا، ما حمایت از کار و سرمایه ملی می کنیم

 
 

رزمنده و در صف جهادیم امسال      نابودگر ظلم و فسادیم امسال

از امر امام مسلمین خامنه ای        مامور به تولید ملی و حمایت از کاریم امسال

 
 

بهر پیروزی ایران عدل و دادی می کنم                از همه فرمایش رهبر اطاعت می کنم

امر کردی رهبرا بر روی چشمان ترم                      چشم آقا، حمایت از کار و سرمایه ایرانی می کنم

 
 

حقا که دلم نوید شادی داده                                انگیزه ی اردوی جهادی داده

امروز امیر جبهه ی خوبی ها                        فرمان به تولید ملی و حمایت از سرمایه ایرانی داده

 
 

بهر پیروزی ایران، جان نثاری می کنیم                      امر رهبر را به روی چشم جاری می کنیم

امسال هم جهاد اقتصادی به امر ولی می کنیم            چشم آقا ما همت به تولید ملی می کنیم

من ایرانیم،  خواستگاهم وطن
شعار سراسر وجودم، سرای وطن
سلامت بماند هر آن کس که بود
سرا و نیایش ، سرای وطن
بیا تا بماند ، سرامان وطن
بیا تا بسازیم همه ، این وطن
اگر کاسه ی نانمان خاکی است
اگر کاسه ی آبمان از چدن
اگر جنس آن خاک، ازاین سراست
اگرجنس آن آهنم، زینسراست
مرامم بگوید که آن بهتر است
زهر کاسه ی خارجی  در وطن
حمایت زکالای ساخت وطن
بباشد مرام همه ، هم وطن
شعر:رضا جامی

این طرف استکان یونانی
آن طرف قاشق لهستانی
گاز و یخچال بهترینش چیست؟
آلمانی و انگلستانی
برده از رو تمام قزوین را
سنگ پاهای ازبکستانی
معنوی کرده حالت ما را
مهر و تسبیح ارمنستانی
در خود چین هم احتمالاً نیست
جنس چینی به این فراوانی
هرچه دستت رسید وارد کن
شده از کشور موریتانی
فکر چیزی نباش غیر از سود
سود دارد کلاه سودانی
در همین حال و روز وانفسا
می نویسم چنان که میدانی
می‌رود رو به سمت ویرانی
روزگار جوان ایرانی
هر که تولید می شود هنرش
آنچنان میزنند توی سرش
که بریزد تمام کرک و پرش
و در آید ز شش جهت پدرش
چوب قاچاق از قضا و قفا
می خورد چون چماق بر کمرش
بعد هم هرچه دست و پا بزند
در نیاید حقوق کارگرش
میزند توی کار دلالی
تا که محسوس تر شود اثرش
بعد سی سال، شخص صنعتگر
دُم ندارد هنوز کره خرش
جنس تولید داخلی اوخ است
هموطن جان نگرد دور و برش
دولت وقت هم که فی الجمله
ریشه‌اش را زده است با تبرش
می‌رود رو به سمت ویرانی
روزگار جوان ایرانی
این جوان زور قابلی بزند
یا به دریا اگر دلی بزند
یا برای گرفتن یک وام
رو به هر کور و کاملی بزند
می‌تواند نهایتاً در شهر
یک دکان فلافلی بزند
یا اگر بیشتر هنر بکند
یک فلان‌شاپ فسقلی بزند
یا که دائم پی مسافرها
برود دور باطلی بزند

البته راه بهترش این است
که به موهای خود ژلی بزند
و سپس بین دود یک قلیان
دل خود را به غافلی بزند
وای اگر جنس خارجی روی
دست تولید داخلی بزند
می‌رود رو به سمت ویرانی
روزگار جوان ایرانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[شنبه 1397-03-05] [ 11:47:00 ق.ظ ]