مصباح الهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





center>من کالای ایرانی میخرم



حرف دل

" هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."





کاربران آنلاین

  • ذکریائی جویباری
  • دهقان
  • مدیر النفیسه


  • Online User




    موتور جستجوی امین





    مطالب پر بیننده وبلاگ

  • دانلود کتاب شرح اسم( زندگینامه مقام معظم رهبری)
  • دعای تحویل سال نو( عربی، ترجمه فارسی ، سند ، صوت، اعمال، نظر مراجع)
  • دل نوشته ای برای مسافران جا مانده از اربعین
  • سه وظیفه اصلی طلاب از نگاه مقام معظم رهبری
  • کتاب خاطرات سفیر(توصیه شده به دختران جوان از طرف مقام معظم رهبری)
  • تصاویر شاد، زیبا و متحرک ویژه میلاد حضرت فاطمه معصومه(ع)
  • ناگهان بانگی برآمد ...خواجه مرد.!!!
  • تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی....
  • به هرکه دل بستم تو شکستی....
  • دلتنگ روزهای خوب صبوری
  • حکایت عجیب و تکراری ته تغاری بودن
  • دریا به رود خانه رو نزند....
  • دخترانگی کن...(نامه ای به دخترم)
  • شهیده باختر بیگلری ،اولین شهید زن انقلاب،دلاوری از عشایرفارس
  • بزرگداشت شيخ اجل سعدي شيرازي و هفته شيراز
  • اعمال ماه مبارک رجب(روز اول و نیمه رجب و آخر ماه رجب)
  • می تراود مهتاب..
  • دلنوشته ی بارانی
  • شهید حسین خرازی، شهیدی از دیار غیرت
  • هرگز مرا نشناختی...
  • غدیر در کلام فواطم(علیهما السلام)
  • بهار و عید و گناه؟!
  • شعری زیبا در مورد مادر
  • نبض ازدواج را بگیرید...!!!
  • با ساعت دلم ....
  • حواست به شریک زندگیت باشه!
  • زنان چهره شهر را تغییر می دهند!!
  • صفر به خیر نگذشت
  • حضور پر رنگ زنان در انقلاب+ عکس
  • شرمنده ی نگاه تشنه
  • ارتباط و وابستگی روز بعثت و عید غدیر
  • سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر ایران
  • شب شهادت امام رضا (علیه السلام)
  • وزیر یا قاتل ؟ عزتمند یا ذلیل؟؟
  • کمی به فکر مستضعفین باشیم...
  • روزگار عجیبی است ...
  • غدير در آيات قرآنى
  • بوی بهار و بوی مرگ
  • عطر نماز
  • 7 تیر یا هفت تیر؟!
  • زنگ خطر... آخوند باید ساده زندگی کند!!!
  • ال جی، سامسونگ و دیگران
  • مناجات با خدای بخشنده بخشایشگر
  • جون بن حوی غلام شهید امام حسین(علیه السلام)
  • شب اول محرم




  • کپی آزاده به شرط ذکر منبع :))



      سفارش عجیب علامه امینی به پسرش   ...

    سفارش عجیب علامه امینی به فرزندش پس از مرگ

    محمدهادی امینی فرزند علامه امینی می‌نویسد: پس از گذشت چهار سال از فوت پدر، در شب جمعه‌ای قبل از اذان صبح، پدرم را در خواب دیدم،‌او بسیار شاداب و خرسند بود، جلو رفتم و پس از سلام و دست‌بوسی گفتم: پدر جان! در آنجا چه عاملی باعث سعادت و نجات شما شد؟

    پدرم گفت: چه می‌گویی؟

    دوباره عرض کردم:آقاجان! در آنجا که اقامت دارید، کدام یک از اعمالتان موجب نجات شما شد؟ کتاب الغدیر یا سایر تألیفات شما یا تأسیس بنیاد و کتابخانه امیرالمؤمنین(ع)؟!

    او اندک تأملی کرد و سپس فرمود: فقط زیارت اباعبدالله الحسین(ع)!

    عرض کردم: شما می‌دانید اکنون روابط ایران و عراق تیره شده و راه کربلا بسته است، برای زیارت چه کنیم؟

    فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین(ع) بر پا می‌شود، شرکت کنید تا ثواب زیارت امام حسین(ع) را به شما بدهند.

    سپس فرمود: پسرجان! در گذشته بارها به تو یادآور شدم و اکنون نیز توصیه می‌کنم که زیارت عاشورا را به هیچ عنوان ترک مکن، زیارت عاشورا بخوان و آن را وظیفه خودت بدان، این زیارت دارای آثار، برکات و فواید بسیاری است که موجب نجات و سعادتمندی تو در دنیا و آخرت می‌شود


    به نقل از سایت فاراقلیط



    موضوعات: جالب ترین ها  لینک ثابت



    [دوشنبه 1394-11-26] [ 08:36:00 ب.ظ ]





      معرفی یک کتابخانه مجازی   ...

    تحقیق در دنیای امروز با وجود ابزارهای اطلاعاتی متفاوت دیگر سختی سابق را ندارد، به شرط آنکه راه استاده را بلد باشیم.

    یکی از راه های استفاده از منابع استفاده از کتابخانه های مجازی است.

    اگر در مورد زندگی ائمه معصومین تحقیق می کنید این کتابخانه به شما کمک خواهد کرد.

     

    http://www.aviny.com/Library/ahlebeyt/INDEX.aspx

    موضوعات: مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [یکشنبه 1394-11-25] [ 08:40:00 ب.ظ ]





      بالاتر از حج   ...


    يكى از اصحاب به امام صادق عليه السلام عرض كرد:

    فلانى مى گويد: كه به شما گفته است نوزده حج و نوزده عمره بجا آورده است ،

    شما فرموده ايد، يك حج و يك عمره ديگر بجا آور تا برايت يك ثواب زيارت قبر حسين بنويسند!!

    حضرت فرمود:

    دلت مى خواهد بيست حج و بيست عمره انجام دهى يا با حسين محشور شوى ؟ كداميك ؟

    عرض كردم : مى خواهم با حسين محشور شوم ،

    حضرت فرمود: پس ‍ اباعبدالله را زيارت كن .

    وسائل الشيعه ، ج 10، ص 341

    موضوعات: احادیث و کلام بزرگان  لینک ثابت



     [ 08:37:00 ب.ظ ]





      میلاد حضرت زینب و حزن پدر...   ...

    هر پدرى را كه بشارت به ولادت فرزند دادند، شاد و حرم گرديد، جز على بن ابى طالب (ع) كه ولادت هر يك از اولاد او سبب حزن او گرديد.

    در روايت است كه چون حضرت زينب متولد شد، اميرالمؤ منين (ع) متوجه به حجره طاهره گرديد، در آن وقت حسين (ع) به استقبال پدر شتافت و عرض كرد: اى پدر بزرگوار! همانا خداى كردگار خواهرى به من عطا فرموده

    اميرالمؤ منين (ع) از شنيدن اين سخن بى اختيار اشك از ديده هاى مبارك به رخسار همايونش جارى شد. چون حسين (ع) اين حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر گشت . چه ، آمد پدر را بشارت دهد، بشارت مبدل به مصيبت و سبب حزن و اندوه پدر گرديد، دل مباركش ره درد آمد و اشك از ديده مباركش بر رخسارش جارى گشت و عرض كرد: ((بابا فدايت شوم ، من شما را بشارت آوردم شما گريه مى كنيد، سبب چيست و اين گريه بر كيست ؟))

    على (ع) حسينش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود: ((نور ديده ! زود باشد كه سر اين گريه آشكار و اثرش نمودار شود.))كه اشاره به واقعه كربلا مى كند. همين بشارت را سلمان به پيغمبر داد و آن حضرت هم منقلب گرديد.

    چنان كه در بعض كتب است كه حضرت رسالت در مسجد تشريف داشت آن وقت سلمان شرفياب خدمت گرديد و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنيت گفت . آن حضرت بگريست و فرمود: ((اى سلمان جبرييل از جانب خداوند جليل خبر آورد كه اين مولود گرامى مصيبتش غير معدود باشد تا به آلام كربلا مبتلا شود،))


    موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



     [ 08:31:00 ب.ظ ]





      نظاره کن قدرت و لطف و کرم پرودگارت را....   ...

     

    باشگاه خبرنگاران/ روزي حضرت سليمان(ع) در کنار دريا نشسته بود، نگاهش به مورچه‌اي افتاد که دانه‌ گندمي را با خود به طرف دريا حمل مي‌کرد.

    سليمان(ع) همچنان به او نگاه مي‌کرد که در همان لحظه قورباغه‌اي سرش را از آب دريا بيرون آورد و دهانش را گشود، مورجه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.

    سليمان(ع) مدتي به فکر فرو رفت و شگفت زده شد، ناگاه ديد قورباغه سرش را از آب بيرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه از دهان او بيرون آمد ولي دانه گندم را همراه نداشت.

    سليمان(ع) آن مورچه را طلبيد، و سرگذاشت او را پرسيد. مورچه گفت: «اي پيامبرخدا در قعر اين دريا سنگي توخالي وجود دارد و کرمي در درون آن زندگي مي‌کند که نمي‌تواند از آنجا خارج شود و من روزي او را حمل مي‌کنم و خداوند اين قورباغه را مامور کرده مرا نزد آن کرم ببرد. قورباغه مرا به کنار سوراخي که در آن سنگ است مي‌برد، و دهانش را به درگاه آن سوراخ مي‌گذارد، من از دهان او بيرون آمده و خود را به آن کرم مي رسانم و دانه‌ گندم را نزد او مي‌گذارم و سپس باز مي گردم به دهان قورباغه، سپس در آب شنا کرده و مرا به بيرون از آب دريا مي‌اورد و دهانش را باز مي‌کند و من از دهان او خارج مي شوم.»

    سليمان(ع) به مورچه گفت: وقتي که دانه گندم را براي آن کرم مي‌بري، آيا سخني از او شنيده‌اي؟

    مورچه گفت: آري او مي‌گويد «يا من لا ينساني في جوف هذه الصخره تحت هذه اللجه برزقک، لا تنس عبادک المومنين برحمتک» اي خدايي که رزق و روزي مرا در درون اين سنگ در قعر دريا فراموش نمي‌کني، رحمتت را نسبت به بندگان با ايمانت فراموش نکن.

     منابع:

    1- قصه‌هاي قرآني، ص304

    2- دعوات الراوندي

    3- بحارالانوار، ج14،ص97

    موضوعات: جالب ترین ها  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1394-11-22] [ 11:12:00 ق.ظ ]





      احیاگر روحیه اعتماد به نفس در مردم   ...

    پروفسور «ام - اس - اگوانی » ، متخصص امور ایران و رئیس دانشگاه جواهر لعل نهرو می گوید:

    «آیت الله خمینی تنها کسی بود که از سال 1342 تا رحلتش سازش نکرد. هیچ فرد دیگری در قرن حاضر قادر به ایجاد تغییراتی بنیادی در جامعه ایران همچون معظم له نبوده است.»

    وی در مقایسه دوران انقلاب با زمان شاه اظهار می دارد: «رژیم شاه از مردم و حمایتشان دور بود، اما آیت الله خمینی با جلب حمایت توده مردم پیروز شد و بعد از سالیان طولانی، آموزش های اسلامی را عملا وارد زندگی مردم کرد. و مهم ترین دستاورد ایشان احیاء احترام و اعتماد به نفس در مردم بود. او تنها رهبری است که توانست جنبش را بر اساس ایدئولوژی و مذهب بنیانگذاری کند که هیچ یک از رهبران انقلاب های جهان نتوانستند به آن دست یابند


    موضوعات: احادیث و کلام بزرگان, انقلاب و شهدا  لینک ثابت



    [دوشنبه 1394-11-19] [ 05:14:00 ب.ظ ]





      امام خمینی رحمه الله سازنده تاریخ معاصر   ...

     

    دکتر مصطفی ایوب، دانشمند مسلمان آمریکایی و مسؤول گروه مطالعات ادیان در دانشگاه تامبل آمریکا در مورد رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران می گوید:

    «بنده معتقدم که تاریخ، امام خمینی رحمه الله را به عنوان بزرگترین شخصیت جهانی قرن بیستم معرفی خواهد کرد، زیرا او فردی بود که هم نبوغ سیاسی و هم نبوغ دینی داشت.

    درست است که ولایت فقیه به عنوان یک مفهوم اسلامی شیعی از غیبت صغری همواره مورد بحث و بررسی بوده ولی امام خمینی رحمه الله به این مفهوم تفسیر دیگری دادند که امام معصوم علیه السلام از طریق علمایی که فقیه اند نقشی در حکومت دارد و آن علماء نایبان امام علیه السلام هستند و

    چنانچه در شخصی خصوصیاتی که امام عصر علیه السلام بیان کرده فراهم گردد، فقیه اول خواهد بود.

    بنده معتقدم که از جمله مهم ترین تاثیرات نهضت امام خمینی رحمه الله این بوده که حکومت در یک کشور بزرگ و با اهمیت اسلامی را از ماهیت لائیکی آن به ماهیت اسلامی و دینی مبدل ساخت و بدین ترتیب جمهوری اسلامی الگویی برای جنبش های اسلامی جهان گردید.»

    من بر این باورم که از لحاظ قدرت فکری، امام تنها یک فرد یا پدیده فردی نبود بلکه یکی از سازندگان تاریخ بود


    موضوعات: احادیث و کلام بزرگان, انقلاب و شهدا  لینک ثابت



     [ 05:08:00 ب.ظ ]





      معرفی کتاب "اوائل المقالات"   ...

    اوائل المقالات في المذاهب و المختارات کتابي در مباحث کلامي 


    کتاب نيوز/ اوائل المقالات في المذاهب و المختارات کتابي در مباحث کلامي از محمدبن محمدبن نعمان معروف به شيخ مفيد (وفات: 413)، و متکلم نامور امامي مذهب

    . مؤلف در ديباچه‌ي کتاب گفته است که آن را به پيشنهاد سيد شريف نقيب نگاشته است و اين سيد شريف يا يکي از شاگردان شيخ مفيد به نام حسين بن موسي بوده است يا يکي از دو پسر حسين بن موسي ( سيد مرتضي علم الهدي و سيدرضي ).

    بنا به قرائني، احتمال آن که کتاب به تقاضاي سيد رضي نوشته شده باشد. قوي تر است، چون پس از پايان کتاب، افزوده‌اي با نام سيد رضي در آغاز آن ديده مي شود. اگر اين احتمال درست باشد، با توجه به آن که سيد رضي در 396 به سمت « نقابت طالبيان » منصوت و در 403،  پس از وفات پدرش، نقابت علويين نيز به او واگذار شد که تا سال 406 - درگذشت سيد رضي – ادامه يافت، مي توان اظهار نظر کرد که اين کتاب در فاصله‌ي سال هاي 396 تا 406، يعني سال هاي پاياني عمر شيخ مفيد، نوشته شده است.


     کتاب شامل گزارشي است از موارد اختلاف شيعه و معتزله در مباحث کلامي و نيز اختلافات عقايدي شاخه‌ي اماميه از شيعه و ساير فرقه هاي شيعي چون زيديه. 

    مؤلف، مواردي از اختلاف نظر خود با متکلمان امامي مذهب از خاندان نوبخت را نيز باز گفته و گاه به آراي برخي فرق، مانند خوارج نيز اشاره کرده است. از اين گذشته، موارد اتفاق نظر با صاحبان آرا از مذاهب ديگر را نيز ياد آوري کرده است.  

    اوائل المقالات مشتمل است بر 156 عنوان که با عبارت « القول في …» (« سخن درباره ي …») آغاز مي شود. اين عنوان ها در هشت مورد تکراري هستند. از سوي ديگر، برخي عنوان ها مشتمل بر دو يا سه مسئله اند که، با حذف مکررات و احتساب مسائل غير مستقل، جمعاً 176 مسئله در اين کتاب مطرح شده است

    .   مباحث اين کتاب را به پنج مقوله تقسيم کرده اند:

       1) بيان مراد از دو واژه‌ي شيعه و معتزله از نظر لغت و اصطلاح و منشأ پيدايش مذهب اعتزال ؛

    2)بيان تفاوت اصلي شاخه‌ي اماميه با ساير فرقه هاي شيعه ؛

    3) بيان موارد اختلاف اماميه و معتزله ؛

    4) گزارشي از اصول اعتقادي اماميه بر اساس مأثوراتي که از امامان اهل بيت بر جاي مانده است ؛

    5) ذکر چندين مسئله عامه‌ي عقلي که اعتقادات با آن ها پيوند دارد و معمولاً در آثار متکلمان پيشين نيز مطرح شده است، مانند مباحث لذت و الم، مولّدات و منولّدات، اراده، صورت بندي اجسام از طبايع  چهارگانه.

    مؤلف مسائل مقوله چهارم  را، به تبع مؤلفان ديگر، « الجليل من الکلام» و مسائل مقوله‌ي پنجم را « اللطيف من الکلام » خوانده است

    .  شيخ مفيد، در اين کتاب به موضوعات کلامي بسنده نکرده، بلکه شماري از مسائل فلسفي و اصولي و فقهي را نيز پيش کشيده است و از آن رو که اين مسائل مورد مناقشه و اختلاف مذاهب کلامي بوده و طبعاً پيروان مذهب اماميه نيز گريزي از اظهار رأي درباره‌ي آن ها نداشته اند، و از آن جا که هدف مؤلف فراهم آوردن کتابي بوده است که مرجع شناخت آراي اماميان در همه‌ي مناقشات و مباحثات رايج بين مذاهب گوناگون اسلامي باشد (ليکون اصلاً معتمداّ فيما يمتجن للا عتقاد)، پرداختن به اين مسائل ضرورت مي‌يافته است.  


    از اين قبيل است بحث درباره ي جزء لا يتجزّي، اصل امتناع خلأ، مراد از دارالسلام و دارالکفر و دارالايمان، موضوع قياس و اجتهاد، تاريخ گردآوري قرآن و مسائلي درباره‌ي خبر متواتر و آحادي. چنان که گفته شد، اوائل المقالات کتابي گزارشي بود و مؤلف به هيچ روي به استدلال روي نياورد؛ اما جايگاه و مقام بلند علمي مؤلف و احتواي کتاب بر بسياري از مسائل مورد بحث نزد مذاهب کلامي و اشاره به موافقان و مخالفان با آراي اماميه – که غالباً نظر کلي يک مذهب را آورده و گاه از برخي کسان نام برده است – و نيز اشاره به اختلاف رأي اماميان دربرخي مباحث موجب اقبال فراوان محققان و دانشمندان به اين کتاب شد؛ به ويژه از نظر مقايسه‌ي آراي شيعه با آراي معتزليان بغدادي و بصري حايز اهميت گرديد.  

    نسخه هاي فراواني از کتاب در طول عمر هزار ساله اش فراهم آمد که در کتاب خانه هاي ايران و جهان وجود دارد و چاپ آن نيز بارها همراه با حاشيه هاي برخي محققان صورت گرفته است. مارتين مکدرموت، درتأليف  انديشه هاي کلامي شيخ مفيد، بيشترين استناد را به همين کتاب داشته است

    .  گفتني است که مفيد، پس از تأليف اوائل المقالات، به خواهش سيد رضي کتاب ديگري با همين روش در موضوع فقه نگاشت، با نام الإعلام فيما اتّفقت الاماميه عليه من الاحکام (آگاهانيدن از احکامي که  اماميان درآن اتفاق نظر دارند ) و در آغاز آن گفته است که اين کتاب تکمله‌ي اوائل است.  شيخ مفيد.  دين. 351       

    موضوعات: مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [یکشنبه 1394-11-18] [ 09:09:00 ب.ظ ]





      فرهنگ شهادت و برخی کارکردهای آن   ...

    فرهنگ شهادت دارای آثار و کارکردهای متفاوت در زمینه های فردی ، اختماعی ، تربیتی ، فرهنگی ، عقیدتی و … است که با توجه به زمان و مکان و مناسبت های مختلف می باشد . این فرهنگ متأثر از زمان و مکان می باشد ولی هیچ گاه محدود و منحصر به زمان و مکان خاص و دوران ویزه نیست . به عبارت دیگر ، پدیده ای فرازمان است نه زمانبند . به این معنا که این فرهنگ منحصر به زمان جنگ و جهاد نیست ، بلکه در هر زمان و دوره ای کارکرد و آثار آن مخصوص به خود را دارد . هم چنان که در زمان صلح و ثبات نیز دارای تأثیرات و کارکرد های ویژه خود می باشد .


    اینک به برخی از کارکرد های این فرهنگ به صورت گذرا اشاره می شود :


    ۱- فدا کردن جان برای حفظ ارزشها
    در جامعه ای که پایبندی به ارزش ها به عنوان یک اصل و هدف مورد توجه آحاد ملت است در صورت به خطر افتادن این ارزش ها مردم حاضرند عزیزترین سرمایه خود یعنی جان خویش را در راه حفظ ارزش ها با توسل به سلاح شهادت فدا کنند . در چنین جامعه ای که فرهنگ شهادت و روحیه شهادت طلبی حکم فرما باشد افراد حاضرند جان خویش را در طبق اخلاص گذاشته و آن را در برابر مهم ترین و مقدس ترین هدف که حفظ ارزش ها است ، تقدیم کنند .


    ۲- عزت بخشیدن به افراد جامعه و زیر بار ذلت نرفتن
    شهادت تنها تأمین کننده عزّت برای یک ملّت می باشد و باعث می شود که مردم در مقابل تعرّض دشمنان و بیگانگان از خود استقامت و ایستادگی نشان دهند و با اقتدای به مولای خود حضرت امام حسین (ع) و با شعار « هیهات منّا الذلّه » نگذارند با تسلّط و غلبه دشمنان عزّت نفس آنان از بین برود . منطق شهید در روابط و مناسبات اجتماعی زیر بار ذلّت نرفتن و حفظ عزّت نفس است و تقویّت این روحیه در شهروندان سبب می شود تا روابط حاکم بر آن مبتنی بر حفظ عزّت نفس و مناعت طبع استوار باشد .


    ۳- ایجاد روحیه ظلم ستیزی و عدالت طلبی در جامعه
    تا زمانی که فرهنگ شهادت در جامعه ای حکم فرما است ، روحیه ظلم ستیزی و عدالت طلبی در آن جامعه گسترش و تقویّت می شود و مردم هیچ گاه حاضر نمی شوند زیر بار ظلم و ستم حاکمان زر و زور روند و تا پای جان در برابر ظلم و ستم ایستادگی کرده و به دنبال ایجاد عدالت و قسط در جامعه خواهند بود .


    ۴- ترویج فرهنگ ایثار و ازخود گذشتگی
    شهادت عالی ترین درجه ی ایثار و از خود گذشتگی است و شهید بزرگترین حق را بر خون دارد . زیرا با ایثار خون خود جامعه را اصلاح و به سعادت می رساند و با خون خود ظلم و ستم را ریشه کن کرده و عدالت اجتماعی را تأمین می کند . ایثار گری در عرصه های مختلف زندگی مردم می تواند تحول بیافریند و در سالم سازی روابط فرهنگی و اجتماعی شهروندان تأثیری به جا بگذارد .


    ۵- عامل استقلال و حفظ تمامیّت ارضی کشور در مقابل بیگانگان
    استقلال و حفظ تمامیّت ارضی هر کشور بستگی به این دارد که مردم آن جامعه در برابر تهدیدات دشمنان و اجانب از خود عکس العمل نشان داده و داده نگذارند کشورشان مورد تجاوز بیگانگان قرار گیرد و این میسر نیست مگر این که در آن جامعه روحیه شهادت استقبال کرده و آن را فوز بزرگ و رستگاری بدانند . در غیر این صورت استقبال و تمامیت ارضی آن جامعه به خطر می افتد .


    ۶- خدا محوری در مقابل خود محوری
    یکی از بزرگترین برکات ترویج فرهنگ شهادت در جامعه ، خدا محوری در مقابل خود محوری است . شهادت به معنای ترویج نظر خداوند بر نظر و میل شخصی است و شهید کسی است که جان عزیز و شیرین خود را به خاطر رضای الهی و در راه او فدا می کند تا دین الهی در زمین حکمفرما شود . فرهنگ شهادت به ما می آموزد که وقتی شهید به عنوان عالی ترین انسان خدا محور برای جلب رضای خداوند از بالاترین سرمایه ی خویش می گذرد ، ما هم برای جلب رضای حق از بالاترین منافع خویش بگذریم . گسترش این روحیه در تمامی افراد جامعه به این معنا است که هر کسی در انجام تکالیف فردی و اجتماعی خدا را در نظر بگیرد و او را حاضر و ناضر بر اعمال خود بداند و فقط برای جلب رضای او کار کند . رواج این نوع فرهنگ در جامعه باعث می شود که میزان تنازع و درگیری در میان افراد آن جامعه به حداقل برسد . بدیهی است که وقتی جلب رضای خداوند ملاک عمل باشد ، دیگر برای خوشایند دیگران تن به هرکاری نخواهیم داد و از هرگونه تملق و نفاق و ریاکاری و دروغگویی پرهیز خواهیم کرد .


    ۷- توجه به آخرت و بی اعتنایی به دنیا
    بزرگترین درسی که مکتب شهادت به انسانها می دهد ، بی اعتنایی به دنیا و لذّات زودگذر و ناپایدار آن و توجه به آخرت و نعمات پایدار و همیشگی ان است . شهید بر سر انتخاب دنیا و آخرت ، آخرت را بر می گزیند و آن را ترجیح می دهد ، زیرا حیات واقعی انسان ها در آخرت است . استمرار یاد قیامت و عالم آخرت و تأثیر آن در جلوگیری از فساد و انحراف در جامعه برکسی پوشیده نیست و توجه به این نکته باعث اصلاح فردی و اجتماعی جامعه است .


    ۸- سازش ناپذیری در مقابل دشمنان خدا
    گسترش این روحیه در بین آحاد جامعه سبب می شود تا مردم از حقوق خود و دیگران به نحو شایسه ای دفاع کنند و منافع جامعه را در مقابل زورگویی زورمندان زیر پا نگذدارند . بنابراین وقتی مناسبات اجتماعی بر پایه سازش ناپذیری با باطل استوار باشد روابط جامعه بر حق و عدل مبتنی خواهد شد و هیچ کس جرأت عمل بر خلاف حق را به خود نخواهد داد و نتیجه آن حاکمیت آرامش و امنیت عمومی در بین شهروندان خواهد بود .


    ۹- پیروی و اطاعت از رهبری تا پای جان
    شهیدان افتخار تبعیت و پیروی از امام و رهبر خود را تا پای جان به خود اختصاص داده اند و این درس را به جامعه نیز آموخته اند و مسلّم است که توسعه این فرهنگ در جامعه موجب تقوا ، امنیت و آرامش فراگیر است . تا زمانی که مردم در جامعه ای پیرو و تابع رهبر و امام خود باشند هیچ خطری آن جامعه را تهدید نمی کند و جامعه روز به روز به صلاح و رستگاری نزدیگتر می شود .


    ۱۰- حرکت در مسیر کمال
    شهادت رستگاری قطعی و کمال مطلق است و شاید مرحله ای از تکامل وجود نداشته باشد که انسان با رسیدن به ان به رستگاری و سعادت جاوید خود یقین پیدا کند . به جز مرحله شهادت در راه خدا که سعادت جاوید انسان در این مرحله به طور قطعی تضمین شده است و به همین جهت است که در متون اسلامی بزرگترین ستایشها از مقام شهید شده است و حتی شهادت به عنوان مهمترین اعمال و بالاترین مراحل تکامل عملی انسان معرفی شده است که هیچ عمل نیکی به پای آن نمی رسد .


    و ….

    منبع:

    http://www.tafahoseshohada.ir

    موضوعات: انقلاب و شهدا  لینک ثابت



     [ 05:37:00 ب.ظ ]





      وقایع روز 19 بهمن سال 1357 و روز نیروی هوایی   ...

    از حوادث شیرین این روز، حضور تعداد کثیری از پرسنل نیروی هوایی در منزل امام بود. عکس بزرگی از حضور این پرسنل در منزل امام در حالی که لباس فرم در بر داشتند و به امام احترام نظامی می‌گذاشتند در صفحه‌ی اول روزنامه‌ی کیهان به چاپ رسید و نزدیکی‌های ظهر که روزنامه‌ها در مسیر راهپیمایی توزیع می‌شد، جمعیت از خوشحالی بیعت آنان با امام به وجد آمده بودند.


    امروز موج‌های عظیم انسانی از هر سو به سمت خیابان انقلاب به حرکت درآمده بود. شور و عشق و هیجان در راه‌پیمایی امروز بی‌نظیر بود. شعارها، همراه با رژه، اصرار مردم بر راه و هدف آنها را نشان می‌داد. پلاکاردهایی با مضمون زیر توسط آنها حمل می‌شد: «نخست‌وزیری بازرگان مورد تأیید ما همافران و درجه‌داران نیروی هوایی می‌باشد»، «بختیار هیچ‌گونه سنگری در نیروی هوایی ندارد»، «ما قطره‌هایی از ارتش خمینی هستیم».


    از حوادث شیرین این روز، حضور تعداد کثیری از پرسنل نیروی هوایی در منزل امام بود. عکس بزرگی از حضور این پرسنل در منزل امام در حالی که لباس فرم در بر داشتند و به امام احترام نظامی میگذاشتند در صفحه ی اول روزنامه ی کیهان به چاپ رسید و نزدیکیهای ظهر که روزنامه ها در مسیر راهپیمایی توزیع میشد، جمعیت از خوشحالی بیعت آنان با امام به وجد آمده بودند.


    امام خمینی که به دنبال کسالت مختصر ناشی از خستگی، تحت نظر پزشک قرار گرفته و دیروز را استراحت کرده بودند و امروز را نیز ملاقات نداشتند، ولی به اصرار پرسنل نیروی هوایی و علیرغم توصیه ی پزشکان جهت استراحت، از پنجرهی اتاق خود با آنان دیدار و برای آنان سخنرانی کردند. (صحیفه ی نور، جلد پنجم، ص 58)

    معاون دادسرای تهران و سرپرست ساختمان شمارهی 3 دادگستری، به دنبال خبر رادیو ابوظبی که طی آن از قول کیسینجر، وزیر خارجهی سابق آمریکا اعلام کرده بود که تشکیل دولت جمهوری اسلامی، ایران را به قهقرا خواهد برد؛ نوشت: «کسی این تهدید را کرده که همهی جهانیان میدانند که یک صهیونیست است و شریک غارتهای ثروت ایران، توسط آمریکا و مزدوران ایرانیاش میباشد.»


    حدود یک میلیون نفر از مردم تبریز و شهرهای اطراف به طرفداری از امام خمینی و دولت منتخب ایشان به راهپیمایی و تظاهرات پرداختند. در حوالی دانشگاه تبریز ابتدا یکی از روحانیون و سپس حضرت آیت الله قاضی طباطبایی، پیرامون لزوم همبستگی بیشتر مسلمانان سخنانی ایراد کردند و در پایان، قطعنامه ی راهپیمایان و همچنین قطعنامه ی پرسنل نیروی هوایی، قرائت و مورد تأیید مردم قرار گرفت. (کیهان، 21 بهمن 1357، ص 8)


    حضرت امام در حدود ساعت 10 شب، بدون اطلاع قبلی به اتفاق فرزندان و همراه با محافظان خویش به حرم مطهر حضرت شاه عبدالعظیم (ع) مشرف شدند. خادمان حرم که از ورود امام آگاه شده بودند، بلافاصله درهای صحن را بستند و در رواق مطهر به ایشان خیر مقدم گفتند. امام خمینی در مدخل حرم به نماز ایستادند و پس از ادای نماز و زیارت حضرت عبدالعظیم، به زیارت امامزاده حمزه (ع) مشرف شدند. در این هنگام، مردم که متوجه حضور امام شده بودند، خیابانها را پر کردند و به دادن شعار پرداختند. خدام حرم، حضرت آیت الله خمینی را از درهای مخصوص آستانه راهنمایی کرده و به اتومبیلشان که در مقابل صحن آماده بود، رساندند و ایشان به تهران بازگشتند

     

    موضوعات: بدون موضوع, انقلاب و شهدا  لینک ثابت



     [ 05:23:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    " هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."