همیشه دعوای بین بودن و نبودن

ساکت بودن و نبودن

اظهار نظر کردن یا نکردن

دغدغه ی من و یا شاید خیلی از آدمها بوده

ولی این روزها و با این سرعت چشمگیر حضرت اجل برای ربودن جان شیرینمان

یک سوال ذهنم را درگیر کرده

دل ببندم یا دل نبندم

منظورم به زندگی و متعلقات مادی نیست که چون ندارم از مالِ دنیا متاعی، پس خیالی هم نیست نبودنشان

اما دغدغه ام والدین و نزدیکان و دوستانی است که دلم بند وجودشان است

دل بستم و نمیدانم دل بستنم  با چه عیار و چه قیمتی عقوبت خواهد داشت…

خدایا راضیم به رضایت

لطف آنچه تو اندیشی

حکم آنچه تو فرمایی

که بنده جز این نباید و نتواند سخنی گفت…

موضوعات: بدون موضوع, شعر و دست نوشته, دست نوشته های خودم  لینک ثابت



[دوشنبه 1399-12-11] [ 10:04:00 ق.ظ ]