روش های جلوگیری از افزایش غم و غصّه
تحمّل برخی واقعیّت های غم آور زندگی، بسیار سخت و تلخ است تا جایی که ره آورد غم، پیری زودرس معرفی شده است.
چنان که امام علی(ع) میفرماید: «الهمّ نصف الهَرَمَ[1]؛ اندوه خوردن نیمی از پیری است.»
و این نیز واقعیّتی است که گاهی شرایط نامطلوب، انسان کارهای غیرعادی می کند. جزع و فزع کردن، روی آوردن به داروهای تسکیندهنده، توسّل به تشریفات شادی در غم ـ که حتّی در شادی هم ناصحیح است ـ و برخی رفتارهای بینتیجهی دیگر از فعّالیّت هایی است که در قرآن و روایات نهی شده است.
در این جا روشهایی برای جلوگیری از ازدیاد غم و غصه ارائه گردیده است که عبارتند از:
الف) پذیرش موقعیّت؛
به حکم خرد، عاقل خود را به کار بیهوده، مانند ستیز بی-فایده با سختیها و غمها مشغول نمیکند. بلکه به جای قرار گرفتن در مقابل غم ها در کنار غم ها می ایستد تا بتواند بهجای بیتابی و سایر روشهای غلط که او را ناتوان می سازد، امکان مدیریّت و مهار نمودن غم ها را ایجاد کرده، کنترل آن را به دست گیرد.
حضرت علی(ع) به «اشعث بن قیس» که برادرش را از دست داده بود، فرمود: «انّک ان صبرت جری علیک القضاء و انت محمودٌ و ان جزعت جری علیک القضاء و أنت مذموم[2]؛ اگر شکیبا باشی تقدیر الهی بر تو جاری می شود و تو پاداش داده خواهی شد و اگر بیتابی کنی نیز تقدیر الهی بر توجاری میشود و تو گناه کاری.» برطرف شدن غم ها نیز مانند آمدن آن ها به اختیار ما نیست.
بدین ترتیب کنارآمدن با غم و پذیرش موقعیّت، همان نکتهی مهمی است که ما را در جلوگیری از افزایش غم و غصّه یاری میدهد.
ب) گریه درمانی (تسکین با اشک)؛
گریه یک واکنش طبیعی و نتیجه ی عواطف انسانی است. گریستن یکی از راههای جلوگیری از افزایش غم است که به هنگام مصیبت سبب تسکین بوده، مورد نهی اسلام هم نیست. فروخوردن غم و غصّه و پرهیز از گریستن، باعث فرسایش روحی میگردد. آموزههای دینی به این امر مهم التفات دارند و توصیهی مؤکّد امامان ما در این میان خودداری از کلام نابه جا و بیهودهکاری است.
امیرالمؤمنین علی(ع) دراین باره فرمود: «رخّص رسول الله فی البکاء عند المصیبه و قال: “النفس مصابه و العین دامعه و العهد قریب فقولوا ما أرضی الله و لا تقولوا الهجر"؛[6] پیامبرخدا اجازه داد که در مصیبتها بگرییم و فرمود: “نفس، مصیبت دیده است و چشم، گریان و عهد و یاد، نزدیک. پس چیزی بگویید که خدا را خشنود کند و هذیان نگویید."» واژه ی «رخّص» بیان می دارد گریه جایز دانسته شده است.
دو روایت از امام صادق(ع) مؤید این مطلب است:
1- «هر کس از مصیبتی که به او رسیده، بر جان خویش بیم ناک است، اشک بریزد که او را تسکین میدهد.»[7]
2- « فأفض من دموعک، فانّها تسکّن[8]؛ اشک بریز، که آن را تسکین بخش است.»
ج) درد دل کردن با برادران دینی؛ یکی از راه های جلوگیری از افزایش غم، درمیان گذاشتن غم و غصّه با مشاوران مؤمنی است که اهل درد و دل سوزند. امام صادق(ع) در این زمینه می فرماید: « اذا ضاق احدکم فلیعلم أخاه و لایعین علی نفسه [9]؛ هرگاه یکی از شما دچار گرفتاری غم و اندوهی شد، باید برادر خود را آگاه سازد و به توانایی خود اکتفا نکند.»
د) تلقین تحمّل؛
یکی از شیوه های برخورد با امور غمناک، افزایش میزان شکیبایی با تلقین تحمّل است. ره نمون کردن فرد غمگین به این معرفت والا و تکرار و تلقین آن، در بالا بردن روحیّه ی او و در نتیجه جلوگیری از افزایش اندوه، مؤثر خواهد بود و این پیام «سلوت» الهی است که بر غمزدگان نوید میدهد. امام علی(ع) در این باره می فرماید: «اذا تباعدت المصیبته قربت السلوه[10]؛ چون مصیبت دور میشود، فراموشی نزدیک میگردد.»
امام صادق(ع) دراینباره میفرماید: «من شمت بمصیبته نزلت بأخیه لم یخرج من الدّنیا حتی یفتتن به ؛ هرکس برادر دینیاش را برای گرفتاری شماتت کند، از دنیا نرود تا خود به آن مبتلا شود.» بنابراین، از سرزنشهای تربیتی باید در فرصتی مناسب بهعنوان انتقال تجربه جهت عبرت آموزی، استفاده کرد.یکی دیگر از عوامل بسیار مهم، توجه به خوردن و حلال خوری است.
در روایتی از امام صادق(ع) آمده: «خداوند بر بندگان خود منّت گذارده و سه چیز را در نظام خلقت برقرار نموده است: … فراموشی را بر مصیبت زدگان القا نموده است که اگر این نمیبود و مصیبت همچنان با شدت اولیه ی خود باقی می ماند، نسل منقطع میشد …»[11] سلوت به معنای دورشدن تدریجی غم زدگان از فکر کردن دائمی به امور غم انگیز و غمگین و به عبارت دیگر تلقین فراموشی نسبی درد و غم و سختی و مصیبت اولیه ی اشتغال به امور طبیعی زندگی است.
نکتهی مهّم دیگر ناامیدی و احساس ناتوانی ناشی از ناآگاهی از توان بردباری است. از بررسی روایات برمیآید هنگام بلا و بلکه قبل از آن، توان تحمّل و مقاومت، افزایش مییابد. امام صادق(ع) در این باره فرمود:«انّ الصّبر و البلاء یستبقان الی المؤمن فیأتیه البلاء و هو صبور ٌ[12]؛ همانا صبر و بلا به سوی مؤمن، سبقت میگیرند پس بلا به او میرسد، در حالی که صبور است.» از این رو پیش از گرفتارشدن به بلا توان صبر افزایش می یابد و تلقین چنین باوری، نقش مهمّی در ازدیاد تحمّل دارد.
نکته ی جالب تر این که بین صبر و بلا موازنه برقرار است؛ یعنی هر اندازه بلا بیشتر باشد، صبر بیشتری نیز عطا می شود. پیامبر خدا(ص) درباره ی این موازنه می فرماید:«انّ الصّبر یأتی من الله علی قدر البلاء[13]؛ همانا صبر به اندازه ی بلا از جانب خداوند می آید.» پس گرفتاری به هر اندازه که باشد، به همان اندازه هم توان تحمّل آن داده می شود. در این حالت ـ که فرد از توان مقاومت خود آگاه شود ـ احساس قدرت، بیشتر می شود و هیچ غمی غیرقابل تحمّل نخواهد بود.لذا با به کارگیری و تمرین جملات مثبت و تلقینات صبرآفرین، می توان علاوه بر جلوگیری از افزایش غم به موفّقیّت های شگفت آور نیز دست یافت.[14]
چنان که امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید:
1-« اذا صبرت للمحنه فللت حدّها[15]؛ هرگاه در برابر محنت صبر کردی ، تیزی آن را از بین بردهای.»
2- «من ادّرع جنّة الصّبر، هانت علیه النّوائب[16]؛ کسی که زره صبر بپوشد، حوادث روزگار بر او آسان میشود.»
3- امام(ع) در وصیّت خود به «محمد بن حنیفه» می فرماید: « الق عنک واردات الهموم معزائم الصّبر، عوّد نفسک الصّبر فنعم الخلق الصّبر و احملها علی ما أصابک من أحوال الدّنیا و همومها[17]؛ اندوههای وارده را به وسیله ی عزم بر صبر کردن، از خود دور ساز. نفس خودت را به صبر کردن عادت بده که صبر کردن، خلق و خوی خوبی است و آن را بر آن چه از احوال دنیا و اندوه های آن به تو میرسد، متحمّل ساز.»
نکته ی جالب روایت اخیر سفارش امام به «عادت دادن خود به صبر» است و معلوم است که عادت، نیاز به تمرین مستمر دارد.[18]لذا از مجموعه ی این روایات بر می آید که صبر علاوه بر معنای مصطلح و مرسوم درونریزی غم و اندوهها، به معنی مقاومت در مقابل ضربه های حوادث روزگار مخصوصاً ضربات اوّلیّه و مهارت مدیریّت فشارهای روانی حاصل از آن هاست. پس نه صبر به معنای سکون و سکوت است و نه هر سکون و سکوتی نشانهی بردباری است. فرد صبور با بردباری به پذیرش فعّال و پویای موقعیّت و جست-وجوی یک راه حل منطقی، در مدیریّت آن موقعیّت «غم و اندوه»آفرین اقدام می-کند.
ه) دوری از عوامل شدت زا؛
دور نگه داشتن فرد آسیب دیده از عوامل پیدایش و تقویت کنندهی بیماری جسمی و یا روانی، از مهم ترین اقدامات برای حفظ روحیه و آرامش فرد است. یکی از این فشارهای روانی، شماتت و سرزنش است. با سرزنش فرد غمگین، فشار روانی امور غمناک مضاعف میگردد. در روایات گوناگونی از سرزنش شخص غمگین نهی شده است.
امام صادق(ع) دراینباره میفرماید: «من شمت بمصیبته نزلت بأخیه لم یخرج من الدّنیا حتی یفتتن به[19]؛ هرکس برادر دینیاش را برای گرفتاری شماتت کند، از دنیا نرود تا خود به آن مبتلا شود.» بنابراین، از سرزنشهای تربیتی باید در فرصتی مناسب بهعنوان انتقال تجربه جهت عبرت آموزی، استفاده کرد.یکی دیگر از عوامل بسیار مهم، توجه به خوردن و حلال خوری است.
پیامبر(ص) در نامهای که برای تسلیت و تعزیت معاذ در مرگ فرزندش نوشته بودند، فرمودند: « فرزند موهبت الهی است که بهصورت امانت در اختیار تو قرار داده شده اگر در گرفتن امانت صبور باشی، اجر کثیر، رحمت و هدایت الهی از آن تو خواهد بود. مبادا مصیبت خود را با بیتابی بیشتر نمایی؛ چرا که در این صورت، علاوه بر مصیبت وارده، اجر خود را نیز از دست می-دهی.»
تنها راه دیدار رحمت الهی علم و عمل است وآن نیز«جز با تن درستی ممکن نیست و تن درستی نیز جز با تناول کردن غذا و خوراک به مقدار حاجت در هر شبانهروز میّسر نمی شود .»[20] لذا غذا خوردن نیز از امور دینی است. بر این اساس خداوند بزرگ میفرماید: «کلوا من طیبات واعلموا صالحا[21]؛ از چیزهای پاکیزه بخورید و کار شایسته کنید.»
و) توجّه به ارزش پاداش تحمّل؛
یکی از اموری که در افزایش صبر و تحمل در برابر گرفتاریها و جلوگیری از افزایش غم و غصّه مؤثّر است، توجّه به ارزش پاداش تحمّل است. پیامبر(ص) در نامهای که برای تسلیت و تعزیت معاذ در مرگ فرزندش نوشته بودند، فرمودند: « فرزند موهبت الهی است که بهصورت امانت در اختیار تو قرار داده شده اگر در گرفتن امانت صبور باشی، اجر کثیر، رحمت و هدایت الهی از آن تو خواهد بود. مبادا مصیبت خود را با بیتابی بیشتر نمایی؛ چرا که در این صورت، علاوه بر مصیبت وارده، اجر خود را نیز از دست می-دهی.»[22]
امام کاظم(ع) فرمود: « اَلمصیبةُ لِلصّابِرِ واحِدَۀٌ لِلجازِعِ اثنان[23]؛ مصیبت صابر یکی است و مصیبت کسی که جزع و فزع میکند، دوتاست.» از روایت چنین به دست می آید که منظور از دو تا شدن مصیبت زائل شدن اجر او جهت جزع و فزع است، و این مصیبت به همراه مصیبت وارده، درد مضاعف بر فرد کم صبر تحمیل می کند. چنان که در بعضی روایات نیز آمده است: «فانَّ المصابَ مَن حَرُمَ الثّواب[24]؛ مصیبت زده ی واقعی کسی است که از ثواب بی بهره بماند.»
ز) پرهیز از یاد غم ها و غصّه ها؛
یکی از دلایل ناشادی اکثر افراد غمگین، نداشتن مهارت در آمارگیری مواهب الهی است، در عوض استعداد عجیبی در لیست کردن مشکلات، رنج ها، گرفتاریها و غم و غصّه ها دارند. تفکّر دائمی به نواقص و نقائص و طرح آن، ارمغانی جز غم و افسردگی، ناامیدی و بی حوصلگی، انزوا و بدبینی ندارد.[25]
ح ) خودمشغولی؛
ساده ترین راه مدیریت غم در وضعیت بحران تلاش در انجام کاری مفید و سازنده است. از راه های خودمشغولی می توان ورزش هایی مثل شنا و پیادهروی، قدمزدن در فضاهای سبز، شرکت در مسابقات ورزشی همچنین ملاقات با دوستان و هم سخنی با آنان، ادامه تحصیل، رفتن به مراکز زیارتی- تفریحی، علمی- آموزشی یا تکرار اذکار ایّام هفته و خواندن ادعیهی گوناگون و … اشاره کرد که می تواند در جای خود علاوه بر این که از بهترین عوامل جلوگیری از افزایش غم و یا کاهش غم باشد، به نوعی بهترین راه مدیریّت غم را ارائه دهد.
نتیجه گیری
اسلام برای جلوگیری از افزایش غم و غصّه و فشار روانی فرد محزون روشهای گوناگون اعمّ از پذیرش موقعیت، گریه درمانی و تسکین با اشک، درد دل کردن با برادران دینی، تلقین تحمل، دوری از عوامل شدتزا، توجّه به ارزش پاداش تحمّل، پرهیز از یاد غم ها و غصّه ها و خود مشغولی و … ارائه نموده است.
پی نوشت:
[1] - نهج البلاغه، حکمت143، ص 659.
[2] - همان،حکمت291، ص701.
[3] - غرر الحکم،ح 2243.
[4] - همان، ح1779.
[5] - کوفی، محمد بن محمد بن اشعث،بیتا، الجعفریات، (الاشعثیات)، تهران، مکتبه مینوی و قرب الاسناد، ص234؛ بحار الانوار، ج 82، ص144، ج82، ص144.
[6] - دعائم الاسلام، ج1، ص225.
[7] - من لا یحضره الفقیه، ج1، ص187 .
[8] - الرّاوندی، سعید بن عبدالله (قطب الدّین راوندی)، 1407ق، الدّعوات، قم، مؤسّسه الامام المهدی(عج)، چاپ اوّل، ص285، ح8 .
[9] - وسایل الشّیعه، ج2، ص55.
[10] - غرر الحکم، ح4055.
[11] - کافی، ج3، ص227 .
[12] - من لا یحضره الفقیه، ج1، ص177
[13] - کنز العمال، ج6، ص376.
[14] - برای آگاهی بیشتر ر.ک به غم و شادی در سیره ی معصومان(ع)، ص 183، با اقتباس.
[15] - غرر الحکم، ح6281.
[16] - همان، ح6295.
[17] - من لا یحضره الفقیه، ج4، ص386.
[18] - علم الهدی، محمّدباقر،1383، خورشید اسلام چگونه درخشید، مشهد، انتشارات سنبله، ج4، صص70-79، بااقتباس.
[19] - کافی، ج2، ص159 .
[20] - کاظمی ، محسن، 1387، راز شادابی، بی جا، انتشارات میم، چا پ سوم، ص
[21] - مؤمنون (23)، 51.
[22] - منتهی الآمال، ج2، ص375.
[23] - میزان الحکمه، ج2، ص29.
[24] - منتهی الآمال، ج2، ص375.
[25] - غم و شادی در سیره ی معصومان(ع)، صص 4-203، با اقتباس .
منبع:ماهنامه پیام زن،شماره 233