گاهی در میان هیاهوی کارها ، خواست های پر تکرار
شلوغی های روز مره
و حجم توقعات دیگران
گم میشوی
خودت را گم می کنی
آن هم نه از سر غرور
از سر احساس دین و مسئولیت
یادت می رود سری به آیینه وجودت بیندازی
یادت می رود قاب عکس های خاطرات دور و نزدیکت را غبار روبی کنی
یادت می رود وعده مهمی با کسی داری
و یادت می رود که مسافری
یادم باشد
کوله بار سفر را باید بست اما درب زندگی را باید باز گذاشت
دل نباید بست اما دل کندن و بی علاقگی هم روا نیست
خدایا … از تو مدد میخواهم که راه را گم نکنم
[سه شنبه 1395-08-11] [ 08:07:00 ق.ظ ]