جَون از شهدای واقعه کربلا است. او فردی سیاهپوست اهل نوبه (منطقهای در آفریقا) و غلام فضل بن عباس بن عبدالمطلب بود که امام علی(ع) او را خرید و به ابوذر بخشید.
او تا زمان وفات ابوذر (سال ۳۲ قمری) در ربذه همراه او بود و سپس به نزد امام علی برگشت و در کنار اهل بیت ماند. گویا او در تعمیر و آماده سازی اسلحه مهارت داشته و در نقلی از امام سجاد(ع) آمده است: شب عاشورا جون در چادر امام حسین(ع) بود و شمشیر او را آماده میکرد.[۳]
نامش در منابع جَون،[۴] جُوَین،[۵] حُوَی،[۶] و جُوَین بن ابیمالک.[۷]
شهادت
روز عاشورا امام حسین(ع) جون را از رفتن به میدان بازداشت ولی او خطاب به امام گفت: «به خدا سوگند هرگز از شما جدا نمیشوم تا خون من با خون شما درآمیزد».[۸]
جون پس از عمرو بن قرظه[۹] و بنا بر نقلی دیگر پس از اقامه نماز جماعت،[۱۰] از امام حسین اجازه گرفت و به میدان رفت و پس از کشتن ۲۵ نفر[۱۱] به شهادت رسید.
کیف یری الفجار ضرب الأسود
بالسیف صلتا عن بنی محمد
أذب عنهم باللسان و الید
أرجو بذلک الفوز عند المورد
بدکاران چگونه میبینند ضربت این سیاه را
با شمشیری که در راه فرزندان محمد کشیده شده است
من با دست و زبان از آنان حمایت میکنم
و با این کار، بهشت را در روز ورود به محشر امید دارم.[۱۲]
نقل شده که امام حسین بر بالینش آمد و برایش دعا کرد:
«اَللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب ریحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ الأبرارِ وَ عَرِّف بَینَهُ و بَینَ مُحمدٍ و آلِ مُحمدٍ»[۱۳]
خدایا! رویش را سفید و بویش را خوش گردان و با نیکان محشور کن و با محمد و آل محمد آشنا ساز.
پیکر او همراه دیگر شهدا پایین پای امام حسین(ع) به خاک سپرده شد.[نیازمند منبع] علامه مجلسی روایتی را نقل کرده که بدن وی پس از ده روز از دفن شهدای کربلا پیدا شده و بوی عطر از آن به مشام میرسید.[۱۴] نام او در زیارت الشهدا آمده است: «اَلسَّلَامُ عَلَی جَوْنٍ مَوْلَی أَبِیذَرٍّ الْغِفَارِی».
[شنبه 1398-06-16] [ 11:51:00 ق.ظ ]