یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ

از آیاتی که می توان در باب امامت خاصه امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام به آن استشهاد کرد آیه معروف به «تبلیغ» است. خداوند متعال می فرماید: یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ ؛«ای رسول! آن چه از پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر چنین نکنی رسالت پروردگارت را نرسانده ای و خدا تو را از مردم حفظ خواهد کرد. خداوند گروه کافران را هدایت نمی کند.»

مفسران و متکلمان شیعه، این آیه را درباره ابلاغ ولایت و امامت و خلافت امام علی علیه السلام می دانند و در این قول متّفق اند.اینک برای بررسی مطلب آیه را مورد بحث و تحلیل قرار می دهیم.
تحلیلی درباره آیه
توضیح
قبل از ورود در بحث مناسب است که نکاتی چند درباره آیه «تبلیغ» اشاره شود:
1 - ظهور فعل در ماضی
ظهور جمله {ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ در ماضی و گذشته حقیقی است نه مضارع و آینده به دو دلیل:

الف - صیغه ماضی وضع شده برای معنای گذشته و در صورتی که قرینه ای در آن برای حمل بر مضارع نباشد حمل بر همان معنای موضوع له حقیقی که ماضی است می شود.

ب - آیه مورد بحث در آخرین ماه های نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نازل شده است، و اگر فعل را حمل بر مضارع و آینده کنیم معنای آیه این می شود: «و اگر آن چه را که بعداً بر تو نازل می کنیم در ماه های باقیمانده از نبوّتت ابلاغ نکنی، هرگز رسالتت را به پایان نرسانده ای». معنایی که در هیچ روایتی به آن اشاره نشده و از هیچ عالم شیعی و سنّی نیز نرسیده است.

در این صورت آیه دلالت می کند بر این که خداوند بر پیامبرش مطالبی را نازل کرده که بر او ابلاغش سنگین و دشوار بوده است. و از طرفی نیز پیامبرصلی الله علیه وآله مأمور به تبلیغ آن است. حضرت صلی الله علیه وآله در فکر دشواری چگونگی تبلیغ آن است که آیه فوق نازل می شود تا به او گوشزد کند که هیچ فکر و ناراحتی به خود راه ندهد که مردم در مقابل ابلاغ آن چه موقفی خواهند داشت . . .
2 - بیان اهمیت شرط
جمله شرطیه در آیه {وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ در مقام تهدید آمده است و حقیقت آن بیان اهمیّت حکم است به این معنا که اگر این حکم به مردم نرسد و حق آن مراعات نشود گویا حقّ هیچ جزئی از اجزای دین مراعات نشده است. نتیجه این که:
جمله شرطیه در صدد بیان اهمیّت شرط در ترتّب جزاء مهمتر است، و لذا نمی توان این نوع جمله شرطیه را همانند جملات شرطیه دیگر دانست که در مکالمات رایج است، زیرا غالب جملات شرطیه در مواردی به کار برده می شود که انسان به تحقق جزاء غافل است چون از تحقق شرط آگاهی ندارد، ولی این احتمال در حقّ پیامبرصلی الله علیه وآله جاری نمی شود.

3 - نوع خوف پیامبرصلی الله علیه وآله
از آن جا که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله شجاع بوده و در راه پیشبرد اهداف اسلام از هیچ فداکاری دریغ نمی کرده است، لذا خوفی که از آیه استفاده می شود که پیامبرصلی الله علیه وآله در ابلاغ آن داشته مربوط به خودش نبوده، بلکه خوف حضرت بر اسلام و رسالتش بوده است.

4 - مقصود از «الناس»
گر چه افرادی امثال فخر رازی در صددند که «الناس» در آیه را به کفار برگردانند به قرینه ذیل آیه که می فرماید: {إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ ، ولی این معنا خلاف ظاهر کلمه «الناس» است، زیرا «ناس» اعمّ از کافر و مؤمن است و وجهی برای حصر آن در کفار نیست. و لذا باید «کافرین» در آیه را به مرتبه ای از کفر معنا کرد که شامل منافقان زمان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله که از آن ها خوف داشته نیز بشود.

5 - معنای عصمت
مطابق بیانات گذشته مقصود از عصمت الهی که به پیامبرش وعده داده شده، نوع عصمتی است که با خوف رسول خداصلی الله علیه وآله تناسب داشته است، که همان عصمت از طعن در نبوّت و اتهام حضرت صلی الله علیه وآله به اموری است که با مقام نبوت او سازگاری ندارد.

دیده شده از کتاب غدیر شناسی و پاسخ به شبهات علی اصغر رضوانی

موضوعات: مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



[شنبه 1395-07-10] [ 05:36:00 ب.ظ ]