السفير: قاسم سليماني فرماندهي که بازنشسته نمي شود
شفقنا/ متن پيش رو در شفقنا منتشر شده و السفير در گزارشي به بررسي جايگاه سردار قاسم سليماني در منطقه و تاثيرگذاري وي پرداخت و نوشت:
سي و پنج سال جهاد. قاسم سليماني تا يک دهه پيش کاملا در سايه فعاليت مي کرد. هنگامي که حمله آمريکا به عراق واقعيت منطقه اي و بين المللي جديدي را به وجود آورد، سليماني به همراه فرماندهان سپاه و در پشت سرشان ولايت فقيه مشغول بررسي نحوه تعامل با واقعيت هاي جديد منطقه شدند. آن زمان بود که «حاجي» از سايه در آمد و به قهرماني ملي تبديل شد که درباره اش داستان ها گفته و فيلم ها ساخته مي شود.
از زمان جنگ عراق عليه ايران تاکنون، قاسم سليماني به دنبال مرگ مي دود. هفته گذشته نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران ايران اعلام کرد بخش اول خاطرات قاسم سليماني به اتمام رسيده است اما اين خاطرات که شامل داستان هايي از حافظه گردان «۴۱ثارالله» است، گرداني که سليماني فرماندهي آن را برعهده داشت،
به گفته نماينده ولي فقيه «مادام که حاجي زنده باشد منتشر نخواهد شد». اين تصميم خود او بوده است. شهادت سليماني امري به تعويق افتاده است. گروه هاي تکفيري در سوريه و عراق تاکنون بيش از هفت بار به گمان خود او را کشته اند. مرگ، ژنرال را تعقيب مي کند کما اينکه او نيز مرگ را دنبال مي کند. در سپاه پاسداران ايران، صدها نفر از اين گونه افسران وجود دارند اما جنگ همواره مردان خودش را مي پرورد. به اين خاطر قاسم سليماني فردي براي همه است. او فرماندهي نظامي است که در ميدان پيشاپيش نيروهايش حرکت مي کند. او مديري مدبر است که دشمنانش مي پندارند با کشتن او مي توانند عظمتش را در هم بشکنند.
سليماني با وجود آنکه نزديک به شصت سال دارد همچنان اهميت تکاليف خودش را مي داند. اين تکليف در نظر سپاه پاسداران، تنها محدود به فعاليت هاي نظامي، طراحي و تاکتيک هاي آن خلاصه نمي شود، بلکه در ارتباطي ارگانيک با جوانب معنوي و فرهنگي دارد. فرهنگي که مفاهيم انقلاب و جهاد و حق و مبارزه با ظلم و باطل جزو اصول آن است.
سليماني به دنبال دو چيز است: پيروزي يا شهادت. وقتي سليماني در صحبت هايش از بسيج مردم مي گويد کمتر اصطلاحات ديني و حماسي بکار مي برد. او در رفتار اجتماعي اش انساني آرام با لبخند، تواضع، بخشندگي و زهد است. برخي از کساني که با او در ايران – بخصوص قبل از اين اواخر که مشهور شود – ديدار کرده اند مي گويند هيچ کس باورش نمي شود اين قاسم سليماني است که جلوش نشسته است اما خودش است، فرمانده سپاه پاسداران در منطقه.
کساني که به او نزديک هستند خاطرات فراواني از سليماني در نبردهاي « کربلاي ۵»، «کربلاي ۶»، «کربلاي ۱۰»، «والفجر ۱ »، «والفجر ۵»، «بدر»، «خيبر» و «مرصاد» و دهها عمليات ديگر در دوران جنگ تحميلي دارند. قرار است ماه مارس ۲۰۱۶ کتابي ايراني که به زبان عربي ترجمه شده درباره او در بيروت منتشر شود. اما نمي توان چنين حکايت هايي را از خود سليماني شنيد چون رد مي کند.
بخشي از دلايل اين انکار به مسايل امنيتي و بخشي ديگر به خصوصيات اخلاقي او بر مي گردد. سليماني از ابتداي بحران سوريه درجريان تحولات اين کشور بود. بعضي وقت ها ماموريت او از حد عمل نظامي فراتر رفته و به نقش سياسي مي رسد که با نرمي و تلاش و منطق سعي مي کند آن را به پيش برد. به دليل همين انکارهاست که بخش هاي مهمي از سرگذشت او نامعلوم است. درست مثل دوستش عماد مغنيه که درکارهاي نظامي و سياسي در گستره جغرافيايي بزرگي فعاليت داشت. سرگذشت او هم معلوم نبود.
سليماني متولد شهرکي به نام «راپورد» در منطقه اي کوهستاني در استان کرمان است. همين امر جوهره شخصيت او را پديده آورده و سخت و مقاوم ساخته است. او مي توانست با عشاير و قبايل موجود در عراق و سوريه (حتي افغانستان که قبلا مسوول امنيت مرزها بود) تعامل خوبي داشته باشد. امروزه ثابت شده که استراتژي سليماني در مقابله با گروه هاي تروريستي ازجمله داعش، جبهه النصره و غيره بر استراتژي باراک اوباما رييس جمهور آمريکا رجحان دارد.
اين ژنرال ايراني بعدها آنچنان نقش پر رنگي پيدا کرد که از يک فرمانده نظامي فراتر رفت و به نماينده ويژه ولايت فقيه مبدل شد اما اين مقام نيز هرگز ويژگي هاي شخصيتي او را تغيير نداد بلکه بر تواضع و تاکيدش بر شهادت افزود. درحال حاضر سليماني بر همه مراحل يک عمليات نظارت دارد. از شروع بررسي انجام آن در ميدان که چند هفته قبل باشد تا اجراي حمله و تامين لجستيک و توزيع ماموريت ها به گروه هاي رزمي و حتي تا ديدار از مجروحان هر عمليات.
او دايم در حرکت بين سوريه و عراق است و سعي مي کند ارتباط بيشتري با رزمندگان داشته باشد. برخي از فرماندهان حشد الشعبي (بسيج مردمي عراق) بيش از ۲۰ سال است که او را مي شناسند . تماس هاي شخصي که ژنرال سليماني سعي مي کند با هرکس که مي شناسد برقرار کند يکي از نکات برجسته موفقيت او درعراق بوده است. هنگامي که استراتژي آمريکا مبتني بر برنامه هاي دراز مدت بود استراتژي سليماني بر انتقال تجارب و سلاح ها به خود عراقي ها مبتني بود و مي گفت زماني که لازم بود بايد فقط براي فرماندهي و راهنمايي دخالت کرد. وي همواره بر اين تاکيد داشت که بايد روحيه نيروهاي عراقي را تقويت کرد.
هيچ هفته اي نمي گذرد که شايعه اي درباره سليماني مطرح نشود حتي طي دو ماه اخير شايعات بسيار بالا گرفته بود . ورود روسيه به خط ائتلاف با ايران در سوريه و ابهامات جنگ هاي حلب و الرمادي موجب شد تا شبکه هاي اجتماعي بيش از پيش به سليماني توجه کرده و هم زمان شايعات نيز قوت بگيرد. وفور اين شايعات موجب شد تا او به اجبار خود را در مراسم تشييع پيکر غضنفر رکن آبادي سفير سابق ايران درلبنان که در تهران برگزار شد نشان دهد.
در آنجا او گفت سالهاست که دشت ها را براي رسيدن به شهادت در مي نوردد. اين آرزويي است که سليماني بعد از تجاوز اسراييل به غزه هم بر زبان آورد و گفت: «به همه مي گويم ما عاشق شهادتيم. شهادت در راه فلسطين. شهادت در راه قدس. اين ها آرزوي هر انسان شريف و آزاده اي در جهان است». هنگامي که او به اين آرزويش دست يابد، فرصتي مناسب خواهد بود تا فصول ناشناخته زندگي مردي که به خاورميانه مي انديشد آشکار گردد.
[دوشنبه 1394-10-14] [ 09:38:00 ب.ظ ]