مصباح الهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





center>من کالای ایرانی میخرم



حرف دل

" هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."





کاربران آنلاین

  • فاطمه شهمیرزادی


  • Online User




    موتور جستجوی امین





    مطالب پر بیننده وبلاگ

  • دانلود کتاب شرح اسم( زندگینامه مقام معظم رهبری)
  • دعای تحویل سال نو( عربی، ترجمه فارسی ، سند ، صوت، اعمال، نظر مراجع)
  • دل نوشته ای برای مسافران جا مانده از اربعین
  • سه وظیفه اصلی طلاب از نگاه مقام معظم رهبری
  • کتاب خاطرات سفیر(توصیه شده به دختران جوان از طرف مقام معظم رهبری)
  • تصاویر شاد، زیبا و متحرک ویژه میلاد حضرت فاطمه معصومه(ع)
  • ناگهان بانگی برآمد ...خواجه مرد.!!!
  • به هرکه دل بستم تو شکستی....
  • دلتنگ روزهای خوب صبوری
  • حکایت عجیب و تکراری ته تغاری بودن
  • دریا به رود خانه رو نزند....
  • استغاثه و استعانت و توسل به حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام ) در روز میلاد آن حضرت
  • دخترانگی کن...(نامه ای به دخترم)
  • شهیده باختر بیگلری ،اولین شهید زن انقلاب،دلاوری از عشایرفارس
  • بزرگداشت شيخ اجل سعدي شيرازي و هفته شيراز
  • اعمال ماه مبارک رجب(روز اول و نیمه رجب و آخر ماه رجب)
  • می تراود مهتاب..
  • دلنوشته ی بارانی
  • شهید حسین خرازی، شهیدی از دیار غیرت
  • هرگز مرا نشناختی...
  • غدیر در کلام فواطم(علیهما السلام)
  • اشعاری در مورد حمایت از کالای ایرانی و امر رهبری(جدی و طنز)
  • سید ابراهیم! آیا تو در کربلا بودی که بدانی روز عاشورا با من چه کردند؟
  • شعری زیبا در مورد مادر
  • چرا باید لک لکی در کار نباشد؟؟
  • نبض ازدواج را بگیرید...!!!
  • با ساعت دلم ....
  • حواست به شریک زندگیت باشه!
  • زنان چهره شهر را تغییر می دهند!!
  • صفر به خیر نگذشت
  • اولین شهید انقلاب اسلامی در استان فارس
  • شرمنده ی نگاه تشنه
  • قرآن به زندگیم برکت داد...
  • ارتباط و وابستگی روز بعثت و عید غدیر
  • سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر ایران
  • شب شهادت امام رضا (علیه السلام)
  • کمی به فکر مستضعفین باشیم...
  • روزگار عجیبی است ...
  • وزیر یا قاتل ؟ عزتمند یا ذلیل؟؟
  • غدير در آيات قرآنى
  • بوی بهار و بوی مرگ
  • عطر نماز
  • 7 تیر یا هفت تیر؟!
  • زنگ خطر... آخوند باید ساده زندگی کند!!!
  • ال جی، سامسونگ و دیگران




  • کپی آزاده به شرط ذکر منبع :))



      اقدامات حضرت رسول اکرم در معرفی ولی خدا   ...

     حضرت رسول اکرم (ص)براى اين رهبرى و اين ولايت با آن ضرورت و با اين هدف گام هاى بلندى برداشت و تا امروز راه ما روشن نمود.

    الف . نص
    او از روزهاى اول َدعوت َََََََََتا واپسين لحظه هاى حيات ، هميشه على را نشان مى داد و سفارش مى كرد كه كه بر او جلو نيفتيد كه گمراه مى شويد و از او كنار نكشيد كه از دست مى رويد.
    احاديث غدير و ثقلين و منزلت و و و در كتاب ها جمعند.
    اما بعدها ديگران به خاطر اينكه كفر صحابه و ارتداد آنها پيش نيايد نصوص ‍ را رد كردند و يا تاءويل نمودند و در نتيجه به آنچه در نوشه هاى خود جمع كرده بودند بى اعتنا ماندند و حتى چشم عقل خويش را بستند. و هدف حكومتى اسلام را ناديده گرفتند و حكومت اسلامى را تا حد استعمار و چپاولگرى و فتوحات و غنايم پايين آوردند و عاقبت گرفتار بدعت و اشرافيت و تبعيض و درگيرى و تجزيه نمودند.
    از هنگامى كه اسلام از مسير ولايت بيرون آمد، از همان غروب كرده بود، گرچه واپسين شعاع هاى طلايى آن تا هزار و سيصد سال بعد ادامه داشت . اما اين شعاع ها ديگر حرارت و زايش و نورى نداشت ، سرد و تاريك و غمرنگ بود. از مرگ ، از غروب خبر مى داد.

    ب - زمينه سازى
    رسول كه سرسختى دنياطلب ها و سلطنت خواهان را مى ديد براى اينكه مدينه براى على خالى بماند و زمينه براى او فراهم شود، تمامى آنها را تحت سرپرستى جوانى هجده ساله و روانه سرزمين هاى دور كرد و بر هر كس كه تخلف كند نفرين فرستاد، اما آنها كه هدف را فهميده بودند، به بهانه اين كه چگونه محمد را رها كنيم و چگونه او را در بستر مرگ بگذاريم و خبرش را از كاروان ها بگيريم ، از مدينه نرفتند و ماندند و نفرين رسول را بر خود خريدند و جامعه اسلامى را به بن بست كشاندند و كردند آنچه كردند.

     


     

    ج - نوشته و كتاب
    در نتيجه ، رسول به خاطر اين كه كار را يك سره كند و ابهامى باقى نگذارد، در آخرين لحظه كه همه جمع شده بودند، قلم و كتفى را طلب كرد تا آنها گمراه نشوند، اما آنها به قرآن قناعت كردند و با رسول مخالفت نمودند.
    و رسول كه پافشارى آنها و مخالفتشان را ديد، ديگر جهتى براى نوشتن نداشت . كسانى كه روبروى رسول گفته او را نمى پذيرند، پس از مرگ با اين نوشته ها چه خواهند كرد؟

    د - نشانه ها و علامت ها

    رسول كه تنهايى خويش و تنهايى على و تنهايى و بى پناهى مردم بيگانه از خواب و اين رهبر زنده ، حتى با مرگ ، هيچگاه اينها را، اين توده تنها را در كنار آوازه گرها و در دست گرگ ها رها نمى كند، اينها هر چند از نوشتن و كتابت او جلوگيرى كنند، از نشانه ها و علامت هايش نمى توانند جلوگير باشند.
    و اين است كه رسول آگاه و بيدار، على را در تمام دوره ها يارى مى دهد و توده بى پناه را با علامت ها به خويش ، به على و به حق ، مى خواند و از ديگران مى ماند .
    اين علامت ها، انسان هاى گويا، فاطمه ، ابوذر، عمار و همراهى قرآن روشنگر است .
    فاطمه ، در دوره ابوبكر و عمر،
    ابوذر، در زمان عثمان ،
    عمار، در برابر معاويه ،
    و همراهى قرآن تا امروز.

    رسول بارها گفته بود فاطمه از من است و كسانى كه او را به خشم بياورند مرا و خداوند را به خشم آورده اند.
    و فاطمه بر آنها خشمناك بود و حتى گويى او گواه اين خشم است .
    و رسول گفته بود، آسمان بر راستگوتر از ابوذر سايه نينداخته است .
    و اين زبان قاطع و صادق روياروى عثمان بود.
    و رسول گفته بود كه عمار را، گروه ستمگر مى كشند.
    و عمار در كنار على بود و شمشيرش بر گلوى معاويه .
    و رسول گفته بود كه جانشينان من دوازده نفرند و گفته بود: من دوئ چيز را در ميان شما مى گذارم كه مانع گروهى و چراغ را شما هستند. اين دو، از هم جدا نخواهند شد تا اين كه در حوض بر من وارد شوند.

    و امروز جز شيعه با اين گفته همراه نيست ؛ كه ديگران امروزها در كنار اين همه تجزيه و همراه اين همه حاكم ، خليفه و حاكم و اولى الامرى ندارند.
    آنها قرآن و خليفه را از هم جدا كردند، در حالى كه رسول به همراهى آنها شهادت داده بود. همانطور كه با زبان گويايش از يوم الانذار… و يا دست بلندش در غدير… و با تقاضاى قلم ، در واپسين لحظه هاى زندگى و با فاطمه و ابوذر و عمار در دامن تاريخ ، اين رهبرى ، اين ولايت ، اين سرپرستى را، گواهى داده بود و راه على را به نور بسته بود.

    درود بر آنها كه الله سرپرست و رسول چراغ و على جلودارشان است .
    درود بر آنها كه چنين راهى را، با سر رفته اند.

    برگرفته از کتاب غدیر نوشته على صفايى حائرى

    موضوعات: بدون موضوع, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1395-07-08] [ 09:06:00 ب.ظ ]





      آیات قرآن و حدیث غدیر، مفسر و موید یکدیگر   ...

    من کنت مولاه فإنّ علیّاً مولاه;

    در علم حدیث، قانونی وجود دارد که می گویند:
    الحدیثُ یُفَسِّرُ بَعْضُهُ بعضاً;برخی از حدیث ها، برخی دیگر را تفسیر و بیان می نمایند.
    یعنی حدیث به سان قرآن است، آن سان که برخی از آیات قرآن مفسّر و مبیّن آیات دیگري است و پرده اجمال و ابهام را از آیات دیگر برمی دارد.
    در روایات نیز همین گونه است.
    با توجه به دو متن حدیثی که با سند صحیح ارائه شد ;متن یکی، متن دیگري را تفسیر می کند ;به این بیان که در یک نقل آن میفرماید:

    من کنت مولاه فإنّ علیّاً مولاه;


    و در نقل دیگري می فرماید:


    من کنت ولیّه فهذا ولیّه;


    به عبارت دیگر، در یک نقل واژه« مَوْلی » و در نقل دیگر واژه « ولیّ » به کار برده شده است. بنابراین اگر کسی در معناي واژه مولی تشکیک نماید و بگوید:« مَوْلی » در این حدیث شریف به معناي اَوْلی » یا « ولیّ »  نیست، به طور مسلّم وجود « ولیّ »«در نقل دوم، جایی براي این تشکیک باقی نمی گذارد.


    البتّه در جاي خود، شاهدهاي بسیاري در نقل هاي مختلف که از نظر سندي صحیح هستند متن حدیث غدیر وجود دارد که تمام آن ها مفسِّر و مبیّن کلمه« مَوْلی » هستند.


      همان گونه که اشاره شد این ها بر فرض آن است که ما در فهم معناي کلمه « مَوْلی » درحدیث غدیر دچار تردید و ابهام شده و محتاج به تفسیر، بیان و اقامه شاهد باشیم که در این صورت از این قرائن به اصطلاح« منفصله »استفاده خواهیم کردو حال آن که در خود نقلی که کلمه « مَوْلی » موجود است، قرائن متّصله بسیاري است که جایی براي ابهام این لفظ باقی نمی گذارد.


    دیده شده در کتاب نگاهی به حدیث غدیر نوشته آیت الله سید علی حسینی میلانی

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1395-07-07] [ 10:11:00 ب.ظ ]





      توطئه علیه تبلیغ همیشگی بوده ....!!   ...

    وَالُله یعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ….

     این قسمت از آیه شریفه گویاي این است که در داخل مسلمین و پیرامون وجود مبارك رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم، توطئه ها، دسته بنديها و دستهایی در کار بوده است .

    که اگر با آسیب رساندن به شخص آن حضرت هم باشد، ازصورت گرفتن این امر جلوگیري نمایند و مسیر رهبري امّت را به سمتی که منافع خودشان را تأمین نماید منحرف سازند و خلاصه، این نگرانی بوده است که در هنگام ابلاغ این رسالت، به طور مرموزي، آشوب و فتنهاي بر پا کنند که هم مانع از ابلاغ این رسالت بشوند و هم به جان پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم سوءقصد نمایند که با این وعده مدد و نصرت خداوند متعال، پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در غدیر خم با آن تشریفات رسمی وعلنی، علی علیه السّلام را به ولایت منصوب فرمود و همگان حتی توطئه گرها و آنان که قصد ممانعت از این ابلاغ را داشتند،

    دیده شده توسط نویسنده در کتاب پیام غدیر آیت آلله صافی گلپایگانی،ص79

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



     [ 07:20:00 ب.ظ ]





      معنای کلمه مولا در خطبه غدیر   ...

    من كنت مولاه فهذا على مولا

    منظور از كلمه مولا در اين روايت پيامبر(ص ) كه فرمود: من كنت مولاه فهذا على مولا چيست ؟ شايد گفته شود: مولابه معناى دوست و يار و ياور است ، نه به معناى سرپرست و كسى كه بتواند در حق مردم تصرف كند و اطاعت كردن از او، واجب باشد.
    پاسخ اين توجيه ، اين است كه :
    1 - اگر مراد پيامبر(ص ) دوستى با على (ع ) بود و اينكه آن حضرت يار و ياور مردم باشد، ديگر لازم نبود كه پيامبر(ص ) در آن صحراى گرم و سوزان و در موقعيت حساس حج و آن حضرت بى نظير، فرمان توقف دهد و صبر كند تا جلو رفته ها برگردند و عقب مانده ها برسند و مهمتر از همه ، آيه قرآن ، نازل شود و ياور بودن على (ع ) را با مقدمات بسيار در سخنرانى خود بيان كند و از مردم اعتراف بگيرد. پس معلوم مى شود مساله ديگرى در كار بوده كه پيامبر(ص ) اين گونه عمل كرده است .
    2 - اعلام دوستى با على (ع ) مساله اى نبود كه رسول خدا(ص ) در مورد آن تبليغ نكرده باشد، زيرا پيامبر(ص ) بارها در اين مورد صحبت كرده و آن را به مردم گشزد نموده بود.
    3 - اعلام اين مطلب كه على (ع ) دوست مردم است . وحشتى براى پيامبر(ص ) بوجود نمى آورد تا لازم شود خدا او را تسلى و دلدارى دهد به همان گونه كه در آيات قرآن آمده است .
    4 - دوستى با حضرت على (ع ) و ياور مردم بودن ، آن قدر مهم نبود كه خداوند با لحن قاطع به رسولش بگويد: اگر انجام ندهى ، رسالتت را به پايان نرسانده اى .
    5 - موضوع دوستى ، احتياجى به بيعت گرفتن از مردم ، تبريك گفتن به حضرت على (ع ) با مراسم مخصوص ندارد. آيا اين عاقلانه است كه به خاطر يك دوستى ساده ، در بيابانى گرم و سوزان ، خيمه درست كنند و به مردم دستور بدهند كه با يك دوست بيعت كنند.
    6 - پيامبر در مراسم حج ، از جدايى با مردم و ملاقات با خدا سخن گفت و به آنها گوشزد كرد كه به فكر آينده خود باشند و از قرآن و عترت جدا نشوند و پس از آن نيز، حديث ثقلين را بارها و بارها تكرار كرد.
    همه اين مسائل نشان مى دهد كه موضوع غدير خم بسيار با اهميت تر از سخنانى است كه اهل سنت مطرح مى كنند و آن ، موضوع رهبرى آينده حكومت اسلامى و جانشينى پيامبر(ص ) است زيرا بعد از رحلت پيامبر(ص )، اولين رهبر مسلمان قرآن و دومين آن عترت بوده است .

     دیده شده از مقاله پيام غدير
    نام نويسنده : عذرا انصارى

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



     [ 11:35:00 ق.ظ ]





      ضرورت ولايت؛درسی دیگر از غدیر   ...

    ضرورت ولايت؛درسی دیگر از غدیر

    من كنت مولا فهذا على مولاه

    الست اولى بكم من انفسكم ؟

    هر جامعه همانند يك اندام ، به مغز، به قلب ، به خون - ثار  نيازمند است . مغزى كه تمام راه را بيابد و قلبى كه از عشق سرشار باشد و خونى كه خون خدا باشد و پاك از هر گونه اعتياد و خالى از هر گونه مرض و آزاد از هر گونه جرثومه فساد.
    و انسان محتاج نمونه و رهبر و حجتى است كه امين باشد و به او خيانت نكند و نور  باشد و راه او را روشن كند.
    انسان به روشنفكرى و روشن دلى ، به عشق و شناخت ، به حجت ، به نور، به امين ، نيازمند است . و ولايت ، عهده دار اين نيازهاى عميق و عظيم انسان است ، آن هم انسانى كه مى داند، نيازش بالاتر از رفاه و بالاتر از حريت و آزادى و بيشتر از عدالت است .

    هنگامى كه انسان خود را بيشتر از يك دهان نمى بيند كه با يك مشت روده گره خورده و با ….ختم مى شود. اين دهان دراز، ديگر نه دين مى خواهد و نه امام و نه رهبرى و ولايت ؛ كه غريزه براى اين و بالاتر از اينها كافى است .
    اما انسانى كه مى خواهد انسان باشد و جامعه اى انسانى تشكيل دهد، نه يك دامپرورى بزرگ و يك كندوى عادل ، اين انسان ضرورت اين شناخت و عشق و اين مغز و قلب و خون و اين حجت و نور و امام و امين را مى يابد و به سوى او مى شتابد و او را بر خويشتن مقدم مى دارد؛ كه او از او به او آگاه تر و مهربان تر و نزديك تر است .

    دیده شده در کتاب “غدير"مؤلف : على صفايى حائرى

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



     [ 11:23:00 ق.ظ ]





      غدیر، استمرار نظام رسولان الهی   ...

    نظامی که در غدیر به آنصورت عام و جلوه رسمی به همگان اعلام شد نظامی است که همواره استمرار داشته و هرگز منقطع نخواهد شد و زمین هیچگاه از شخصی که صاحب، مدیر و رهبر آن نظام باشد خالی نخواهد ماند.


    چنانکه امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام در خبري که خاص و عام آن را روایت نموده اند میفرماید:
    بَلَی لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِله بِحُجَّۀٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً »

    دیده شده توسط نویسنده از کتاب پیام غدیر نوشته آیت الله صافی گلپایگانی

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [سه شنبه 1395-07-06] [ 05:59:00 ب.ظ ]





      ارتباط و وابستگی روز بعثت و عید غدیر   ...

    قال الله تعالی:
    یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ

    اْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً


    روز تاریخی و بزرگ عید سعید غدیر مانند روز عظیم بعثت با اهمیت و بینظیر است. این دو روز با یکدیگر، پیوند و بستگی کامل دارند.
    بعثت، اصل، اساس و پایه انقلاب الهی، جهانی و جاودانی اسلام، و روز غدیر مکمّل و تداومبخش آن است.

    غدیر در وجود، فرع بعثت است و روز بعثت در بقا، پیشآهنگ غدیر است.


    بعثت، سرآغاز ابلاغ وحی و عرضه نظامات فراگیر و همه جانبه اسلام، تا تشکیل حکومت اسلامی و حاکمیت الله به رهبري شخص رسول اعظم صلّی الله علیه و آله و سلّم است، و روز غدیر کاملکننده ي دین و اعلام استمرار نظام عصر نبوّت به رهبري امیرالمؤمنین و فرزندان آن حضرت، ائمه معصوم است.
    این دو همایون روز، با یکدیگر همسویی معنوي و بستگی ناگسستنی دارند. حصار خلل ناپذیر اسلام را که توحید همچون پی بناست، امامت چار دیوار و بعثت سقف است. پس هیچیک از این دو روز را از دیگري بینیازي نیست که هر دو خط اسلام را درتأسیس و بقا ترسیم نموده اند، نه اسلام منهاي حکومت و نظام غدیر است و نه نظام غدیر، غیر از اسلام است.
    دیده شده توسط نویسنده از کتاب پیام غدیر نوشته آیت الله صافی گلپایگانی

    موضوعات: شعر و دست نوشته, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



     [ 05:44:00 ب.ظ ]





      پیوند قرآن و اهل بیت ،پیامی دیگر از خطبه غدیر   ...

     پیوند قرآن و اهل بیت در خطبه غدیر

    قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم «انی تارک فیکم الثقلین (ثَقَلین) کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بها لم تضّلوا ابداً و لم یفترقا حتی یردا علی الحوض»

    پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این ولایت را به صحنه حضور می­کشد و بازگو می­کند و بعد از خود نیز این مسیر را برای امت روشن می­سازد.

    با قرار گرفتن حدیث غدیر «من کنت مولاه» و حدیث «انی تارک فیکم الثقلین» درکنار آیه «انما ولیکم الله و رسوله» مشخص می­شود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می­فرماید:

    «ای مردم! من بعد از خود دو چیز میان شما می­گذارم یکی قرآن و کتاب خدا که نورانیت کتاب الهی عرش و فرش را فراگرفته است و در کنار این کتابی که می­بینید و می­شناسید، عترت خود را نیز درمیان شما به امانت باقی می­گذارم. اگر به این دو عروة الوثقی تمسک داشته باشید، بدانیدکه گمراه نمی­شوید و بدانید این دو از یکدیگر جدا نمی­شوند تا زمانی که بر حوض کوثر بر من وارد شوند.»

    اولین چیزی که از حدیث ثقلین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فهمیده می­شود همان وزانت و شأنیت عترت و عصمت امیرالمؤمنین علیه السلام است یعنی همان عصمت و عترت در کنار قرآن.

    همان گونه که قرآن ثقل الهی است عترت هم ثقل اصغر است. یعنی اگر کسی بخواهد در کنار قرآن و مقارن قرآن مطرح شود باید هم شأن قرآن باشد، این اولین دلیل بر عصمت امیرالمؤمنین علیه السلام و فرزندان او ائمه علیه السلام و عترت است.

    دوم: همان گونه که قرآن وجوب تبعیت دارد و مخالفت با قرآن آدمی را مستوجب عقوبت می­کند، بدون هیچ امتیاز و فرقی عترت مطرح می­شود و خداوند بر زبان نبی مکرمش جاری می­نماید که فرمود: «عترت دقیقاً در کنار قرآن قرار می­گیرد و وجوب متابعت عصمت عترت را به دنبال دارد لذا تمسک به هر دو واجب است و نمی­توان از آن دو فاصله گرفت.»

    البته این تمسک، تمسک به تفکر معیار است یعنی همان خط اعتدال و بدیهی است این سو و آن سو رفتن به ماسوی این دو، همان گونه که در احادیث خود اهل بیت دارم؛ سبب هلاکت امت پیغمبر این موضوع و مفاد را صریحاً مطرح می­کند. کسانی که متخلّف باشند یا پیشرو باشند یا عقب بمانند، هلاک می­شوند، یکی از پیام های غدیر اتحاد به این دو است.[1]

    دیده شده در کتاب زیر

    [1]- محمدعلی، انصاری، اشراق غدیر، تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی، 1387، ص 90-89.

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



     [ 08:28:00 ق.ظ ]





      ضرورت تبلیغ هویّت ولایی (در خطبه غدیر)   ...

    ضرورت تبلیغ هویّت ولایی

    یا ایها الرسول بلغ ما انزال الیک مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ


    اینها مسائل و مستندات حدیث غدیر و آیه ولایت، دلالت بر این دارد که مسأله ولایت امیرالمؤمنین علیهالسّلام بسیار با عظمت و مهمّ است.

    باید اهمیت این مسأله را براي مردم ابلاغ کرد.

    باید به مردم گفت که هویّت ما، هویّت ولائی است و باید آن را حفظ کنیم. در مقابل جریاناتی که در این زمان میخواهند هویّت دینی مذهبی ما را تضعیف کنند و به وسیله کتاب، شعر و دیگر حرفها به هویت ما ضربه بزنند.باید به قوت این هویّت بیفزایید. باید به مردم یادآوري کنید که ما چنین هویّت درخشانی داریم. باید خطبه مهمّ غدیر را ترویج کنید. باید به همه مردم اعلام کرد که غدیر یعنی ولایت. غدیر یعنی هویّت و استقلال مذهبی.


     دیده شده توسط نویسنده از کتاب پیام غدیر نوشته آیت الله صافی گلپایگانی

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [دوشنبه 1395-07-05] [ 08:39:00 ب.ظ ]





      علت وجود آیات شریفه قرآن در خطبه غدیر   ...

    «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك…»

    علامه اميني در كتاب خويش تحت عنوان، «الغدير في الكتاب العزيز» در باره آيات نازله در مورد واقعه غدير مي‏فرمايد: 

    «خداوند متعال خواست اين حديث همواره تازه ماند و شب و روز آن را كهنه نسازد و دستخوش گذشت زمان نگردد، از اينرو آياتي درخشان و آشكار در اطراف آن نازل كرد و امت اسلام هر بامداد و شبانگاه آنها را مي‏خوانند». 

    گويا پروردگار هستي هر بار كه يكي از اين آيات تلاوت مي‏شود، نظر خواننده را جلب مي‏كند و در روان وي نقشي مي‏نهد و به آنچه كه واجب است وي در باره خلافت كبراي الهي ايمان آورد، در گوش او فرو مي‏خواند. از اين آيات است: «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك…»

    الغدير، ج 1، ص 214.

    دیده شده توسط نویسنده وبلاگ از مقاله غدير و فلسفه سياسي اسلام نوشته سید علیرضا سید کباری

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



     [ 08:21:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    " هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."