مصباح الهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





center>من کالای ایرانی میخرم



حرف دل

" هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."





کاربران آنلاین



Online User




موتور جستجوی امین





مطالب پر بیننده وبلاگ

  • دانلود کتاب شرح اسم( زندگینامه مقام معظم رهبری)
  • دعای تحویل سال نو( عربی، ترجمه فارسی ، سند ، صوت، اعمال، نظر مراجع)
  • دل نوشته ای برای مسافران جا مانده از اربعین
  • سه وظیفه اصلی طلاب از نگاه مقام معظم رهبری
  • تصاویر شاد، زیبا و متحرک ویژه میلاد حضرت فاطمه معصومه(ع)
  • کتاب خاطرات سفیر(توصیه شده به دختران جوان از طرف مقام معظم رهبری)
  • ناگهان بانگی برآمد ...خواجه مرد.!!!
  • به هرکه دل بستم تو شکستی....
  • دلتنگ روزهای خوب صبوری
  • حکایت عجیب و تکراری ته تغاری بودن
  • دریا به رود خانه رو نزند....
  • شهیده باختر بیگلری ،اولین شهید زن انقلاب،دلاوری از عشایرفارس
  • دخترانگی کن...(نامه ای به دخترم)
  • بزرگداشت شيخ اجل سعدي شيرازي و هفته شيراز
  • اعمال ماه مبارک رجب(روز اول و نیمه رجب و آخر ماه رجب)
  • می تراود مهتاب..
  • دلنوشته ی بارانی
  • هرگز مرا نشناختی...
  • شهید حسین خرازی، شهیدی از دیار غیرت
  • غدیر در کلام فواطم(علیهما السلام)
  • شعری زیبا در مورد مادر
  • نبض ازدواج را بگیرید...!!!
  • ارتباط و وابستگی روز بعثت و عید غدیر
  • حواست به شریک زندگیت باشه!
  • سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر ایران
  • با ساعت دلم ....
  • زنان چهره شهر را تغییر می دهند!!
  • صفر به خیر نگذشت
  • شرمنده ی نگاه تشنه
  • وزیر یا قاتل ؟ عزتمند یا ذلیل؟؟
  • روزگار عجیبی است ...
  • شب شهادت امام رضا (علیه السلام)
  • 7 تیر یا هفت تیر؟!
  • بوی بهار و بوی مرگ
  • غدير در آيات قرآنى
  • زنگ خطر... آخوند باید ساده زندگی کند!!!
  • ال جی، سامسونگ و دیگران
  • جون بن حوی غلام شهید امام حسین(علیه السلام)
  • مناجات با خدای بخشنده بخشایشگر
  • حکم نماز و وضو با ناخن مصنوعی
  • امام رئوف
  • شب اول محرم




  • کپی آزاده به شرط ذکر منبع :))



      شهید حسین خرازی، شهیدی از دیار غیرت   ...

    حسین در زمان فراگیرى دانش کلاسیک، لحظه‌اى از آموزش مسائل دینى غافل نبود. به تدریج نسبت به امور سیاسى آشنایى بیشترى پیدا کرد و در شرایط فساد و خفقان دوران طاغوت گرایش زیادى به مطالعه جزوه‌ها و کتب اسلامى و انقلابى نشان داد. در سال ۱۳۵۵ پس از اخذ دیپلم طبیعى به سربازى اعزام شد. در مشهد ضمن گذراندن دوران سربازى، فعالانه به تحصیل علوم قرآنى در مجامع مذهبى مبادرت ورزید. طولى نکشید که او را به همراه عده‌اى دیگر به اجبار به عملیات سرکوبگرانه ظفار (عمان) فرستادند. حسین از این کار فوق‌العاده ناراحت بود و با آگاهى و شعور بالاى خود نماز را در آن سفر تمام مى‌خواند. وقتى دوستانش علت را سئوال کردند در جواب گفت: این سفر، سفر معصیت است و باید نماز را کامل خواند .


    در سال ۱۳۵۷ به دنبال صدور فرمان حضرت امام خمینى مبنى بر فرار سربازان از پادگانها و سربازخانه‌ها، او و برادرش هر دو از خدمت سربازى فرار کردند و به خیل عظیم امت اسلامى پیوستند. آنها در این مدت، دائما در تکاپوى کار انقلاب و تشکل انقلابیون محل بودند.


    شهید حاج حسین خرازى از همان آغاز پیروزى انقلاب اسلامى درگیر فعالیت در کمیته انقلاب اسلامى، مبارزه با ضد انقلاب داخلى و جنگهاى کردستان بود و لحظه‌اى آرام نداشت. به خاطر روحیه نظامى و استعدادى که در این زمینه داشت، مسئولیتهایى را در اصفهان پذیرفت و با شروع فعالیت ضد انقلابیون در گنبد، ماموریتى به آن خطه داشت. دشمن که هر روز در فکر ایجاد توطئه علیه انقلاب اسلامى بود، غائله کردستان را آفرید و شهید حاج حسین خرازى در اوج درگیریها، زمانى که به کردستان رفت، بعد از رشادتهایى که در زمینه آزاد کردن شهر سنندج (همراه با شهید على رضاییان فرمانده قرارگاه تاکتیکى حمزه) از خود نشان داد در سمت فرماندهى گردان ضربت که قویترین گردان آن زمان محسوب مى‌شد وارد عمل گردید و در آزادسازى شهرهاى دیگر از قبیل دیواندره، سقز، بانه، مریوان و سردشت، نقش موثرى را ایفا نمود و با تدابیر نظامى، بیشترین ضربات را به ضد انقلاب وارد آورد.


    شهید خرازى با شروع جنگ تحمیلى بنا به تقاضاى همرزمان خود پس از یکسال خدمت صادقانه در کردستان راهى خطه جنوب شد و به سمت فرمانده اولین خط دفاعى که در برابر عراقیها در جاده آبادان – اهواز در منطقه دارخوین تشکیل شده بود – و بعدا در میان رزمنگان اسلام به خط شیر معروف شد – منصوب گشت. خطى که نه ماه در برابر مزدوران عراقى دفاع جانانه‌اى را انجام داد و دلاورانى قدرتمند را تربیت کرد.
    در عملیات شکست حصر آبادان، فرماندهى جبهه دارخوین را به عهده داشت و دو پل حفار و مارد را – که عراقیها با نصب آن دو پل بر روى رود کارون آبادان را محاصره کرده بودند – به تصرف درآوردند .


    شهید خرازى در آزادسازى بستان بهترین مانور عملیاتى را با دور زدن دشمن از چزابه و تپه‌هاى رملى و محاصره کردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد. پس از عملیات پیروزمند طریق‌القدس بود که تیپ امام حسین (ع) رسمیت یافت.
    در عملیات فتح‌المبین دشمن را در جاده عین‌خوش با همان تدبیر فرماندهى‌اش حدود ۱۵ کیلومتر دور زد و آنها را غافلگیر نمود.


    یگان او در عملیات بیت‌المقدس جزو اولین لشگرهایى بودند که از رود کارون عبور کردند و به جاده اهواز خرمشهر رسیدند و در آزادسازى خرمشهر نیز سهم بسزایى داشت. از آن پس در عملیاتهاى مختلف همچون رمضان، والفجر ۴ و خیبر در سمت فرماندهى لشکر امام حسین (ع) به همراه رزمندگان دلاور آن لشکر، رشادتهاى بسیارى از خود نشان داد. در عملیات خیبر که توام با صدمات و مشقات زیادى بود دشمن، منطقه را با انواع و اقسام جنگ‌افزارها و بمب‌هاى شیمیایى مورد حمله قرار داده بود، اما شهید خرازى هرگز حاضر به عقب‌نشینى و ترک موضع خود نشد، تا اینکه در این عملیات یک دست او در اثر اصابت ترکش قطع گردید و پیکر زخم خورده او به عقب فرستاده شد


    .از بیمارستان یزد – همانجایى که بسترى بود – به منزل تلفن کرد و به پدرش گفت: “من مجروح شده‌ام و دستم خراشى جزیى برداشته، لازم نیست شما زحمت بکشید و به یزد بیایید، چون مسئله چندان مهمى نیست. همین روزها که مرخص شدم خودم به دیدارتان مى‌آیم.” در عملیات کربلاى ۵ در جلسه‌اى با حضور فرماندهان گردانها و یگانها از آنان بیعت گرفت که تا پاى جان ایستادگى کنند و گفت: “هر کس عاشق شهادت نیست از همین حالا در عملیات شرکت نکند، زیرا که این یکى از آن عملیات‌هاى عاشقانه است و از حسابهاى عادى خارج است.”
    لشگر او توانست با عبور از خاکریزهاى هلالى که در پشت نهر جاسم از کنار اروندرود تا جنوب کانال ماهى ادامه داشت شکست سختى به عراقیها وارد آورند.
    او با آنکه یک دست بیشتر نداشت، ولى با جنب و جوش و تلاش فوق‌العاده‌اش هیچ‌گاه احساس کمبود نمى‌کرد و براى تامین و تدارک نیروهاى رزمنده در خط مقدم جبهه تلاش فراوانى مى‌نمود .


    در بسیار از عملیاتها حاج حسین مجروح شد، اما براى جلوگیرى از تضعیف روحیه همرزمانش حاضر نمى‌شد به پشت جبهه انتقال یابد.
    این سردار بزرگ در روز هشتم اسفند ۱۳۶۵ در جوار قرب الهى ماوا گزید.
    رهبر معظم انقلاب و فرمانده کل قوا در مورد ایشان مى‌فرمایند: او (حسین خرازى) سردار رشید اسلام و پرچمدار جهاد و شهادت بود که با ذخیره‌اى از ایمان و تقوا و جهاد وتلاش شبانه‌روزى براى خدا و نبرد بى‌امان با دشمنان اسلام، در آسمان شهادت پرواز کرد و بر آستان رحمت الهى فرود آمد و به لقاءالله پیوست .


    خصوصیات برجسته شهید


    شهید خرازی با قرآن و مفاهیم آن مانوس بود و قرآن را با صدای بسیار خوبی قرائت می‌كرد. روزهای عاشورا با پای برهنه به همراه برادران رزمنده خود در لشكر امام حسین(ع) در بیابانهای خوزستان به سینه‌زنی و عزاداری می‌پرداخت و مقید بود كه شخصاً در این روز زیارت عاشورا بخواند.

    او علاوه بر داشتن تدبیر نظامی، شجاعت كم‌نظیری داشت. با همه مشكلات و سختیها، در طول سالیان جنگ و جهاد از خود ضعفی نشان نداد. قاطعیت و صلابتش برای همه فرماندهان گردانها و محورها، نمونه و از ابهت فرماندهی خاصی برخوردار بود. حساسیت فوق‌العاده‌ای نسبت به مصرف بیت‌المال داشت، همیشه نیروها را به پرهیز از اسراف سفارش می‌كرد و می‌گفت: وسایل و امكاناتی را كه مردم مستضعف دراین دوران سخت زندگی جنگی تهیه می‌كنند و به جبهه می‌فرستند بیهوده هدر ندهید، آنچه می‌گفت عامل بود، به همین جهت گفتارش به دل می‌نشست. حاج حسین معتقد به نظم و ترتیب در امور و رعایت انضباط نظامی بود و از اهتمام به آموزش نظامی برادران و تربیت كادرهای كارآمد غافل نبود. نیمه‌های شب اغلب از آسایشگاهها و محلهای استقرار نیروی لشكر سركشی نموده و حتی نحوه خوابیدن آنها را كنترل می‌كرد. گاه، اگر پتوی كسی كنار رفته بود با آرامش تمام آن را بر روی او می‌كشید. او به وضع تداركات رزمندگان به صورت جدی رسیدگی می‌كرد.
    شهید خرازی یك عارف بود. همیشه با وضو بود. نمازش توام با گریه و شور و حال بود و نماز شبش ترك نمی‌شد.

    او معتقد بود: هرچه می‌كشین و هرچه كه به سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه، ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد. دقت فوق‌العاده‌ای در اجرای دستورات الهی داشت و این اعتقاد را بارها به زبان می‌آورد كه: سهل‌انگاری و سستی در اعمال عبادی تاثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد. دائماً به فرماندهان رده‌های تابعه سفارش می‌كرد كه در امور مذهبی برادران دقت كنند.
    همیشه لباس بسیجی بر تن داشت و در مقابل بسیجی‌ها، خاكی و فروتن بود. صفا، صداقت، سادگی و بی‌پیرایگی از ویژگیهای او بود.
    نحوه شهادت
    او با آنكه یك دست بیشتر نداشت ولی با جنب و جوش و تلاش فوق‌العاده‌اش هیچ‌گاه احساس كمبود نمی‌كرد و برای تأمین و تدارك نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراوانی می‌نمود. در بسیاری از عملیاتها حاج حسین مجروح شد. اما برای جلوگیری از تضعیف روحیه همرزمانش حاضر نمی‌شد به پشت جبهه انتقال یابد. در عملیات كربلای 5 ، زمانی مه در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشكل مواجه شده بود، خود پییگیر جدی این كار شد، كه در همان حال خمپاره ای در نزدیكی اش منفجر شد و روح عاشورایی او به ملكوت اعلی پرواز كرد و این سردار بزرگ در روز هشتم اسفند ماه 1365 در جوار قرب الهی ماوا گزید. سردار دلا وری كه همواره در عملیات ها پیشقدم بود و اغلب اوقات شخصاً به شناسایی می رفت.

    در هر شرایطی تصمیمش برای خدا و در جهت رضای حق بود. او یار حسین زمان، عاشق جبهه و جبهه‌ای ها بود و وقتی به خط مقدم می‌رسید گویی جان دوباره‌ای می‌یافت؛ شاد می‌شد و چهره‌اش آثار این نشاط را نمایان می‌ساخت. شهید خرازی پرورش یافته مكتب حسین(ع) و الگوی وفاداری به اصول و ایستادگی بر سر ارزشها و آرمانها بود. جان شیفته‌اش آنچنان از زلال مكتب حیا‌ت‌بخش اسلام و زمزمه خلوص، سیراب شده بود كه كمترین شائبه سیاست‌بازی و جاه‌طلبی به دورترین زاویه ذهنش راه نمی‌یافت. این شهید سرافراز اسلام با علو طبع و همت والایی كه داشت هلال روشن مهتاب قلبش، هرگز به خسوف نگرایید و شكوفه‌های سفید نهال وجودش را آفت نفس، تیره نگردانید.

    در لباس سبز سپاه و میقات مسجد، مُحرِم شد، در عرفات جبهه وقوف كرد و در منای شلمچه و مسلخ عشق، جان به جان آفرین تسلیم نمود.
    رهبر معظم انقلاب و فرمانده كل قوا در مورد ایشان می‌فرمایند: او (حسین خرازی) سردار رشید اسلام و پرچمدار جهاد و شهادت بود كه با ذخیره‌ای از ایمان و تقوا و جهاد و تلاش شبانه‌روزی برای خدا و نبرد بی‌امان با دشمنان اسلام، در آسمان شهادت پرواز كرد و بر آستان رحمت الهی فرود آمد و به لقاءالله پیوست
    سخنی از شهید:
    همواره سعی‌مان این باشد که خاطره شهدا را در ذهن‌مان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یک الگو در نظر داشته باشیم، که شهدا راه‌شان، راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند که در این راه شهید شدند… ما لشکر امام حسینیم، حسین‌وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین را در آغوش بگیریم، جز این نباید کلامی و دعایی داشته باشیم که «الّهُمَّ اجعل مَحیایَ، مَحیا محمدّ و آلِ محمد و مَماتی، مَماتَ محمّد وَ آلِ محمد»


    فهرست منابع و ماخذ:
    1. سید احمد عقیلی، محمدرضا نیلفروشان، با ستارگان(راهنمای تخت فولاد)، کانون پژوهش، چاپ اول ۱۳۸۳، صفحه ۲۴۳
    2. اصغر منتظر القائم، بزم گاه دلبران، صص۷۵-۷۸
    3. یازهرا(زندگینامه و خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده)، چاپ ششم ۱۳۸۹، نشر ستارگان درخشان، صفحه ۸۲
    4. سید احمد عقیلی، محمدرضا نیلفروشان، با ستارگان(راهنمای تخت فولاد)، کانون پژوهش، چاپ اول ۱۳۸۳، صفحه ۲۴۳
    5. مزارات اصفهان، تصحیح و اضافات: دکتر اصغر منتظر القائم،۱۳۸۷، دانشگاه اصفهان، ص 359.
    سایت :
    http://fa.wikipedia.org/wiki
    http://pbakh.mihanblog.com

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



    [سه شنبه 1394-10-15] [ 08:15:00 ب.ظ ]





      روزگار درس و امتحان   ...

    مثل احساس روزهای امتحان

    مثل راحتی بعد از تمام شدن امتحانات

    مثل شیرینی  خواب راحت بعد از یه امتحان سخت

    مثل لذت دیدن لبخند معلم از نمره خوب

    مثل حس غرور از رضایت پدر و مادر

    مثل شادی

    مثل شور

    مثل خنده

    کاش

    آخرتمون هم همین شکلی باشه…

     

    موضوعات: جالب ترین ها, شعر و دست نوشته  لینک ثابت



     [ 06:39:00 ب.ظ ]





      حدیث دلبران ....   ...

      السفير: قاسم سليماني فرماندهي که بازنشسته نمي شود 

    شفقنا/  متن پيش رو در شفقنا منتشر شده و  السفير در گزارشي به بررسي جايگاه سردار قاسم سليماني در منطقه و تاثيرگذاري وي پرداخت و نوشت:

    سي و پنج سال جهاد. قاسم سليماني تا يک دهه پيش کاملا در سايه فعاليت مي کرد. هنگامي که حمله آمريکا به عراق واقعيت منطقه اي و بين المللي جديدي را به وجود آورد، سليماني به همراه فرماندهان سپاه و در پشت سرشان ولايت فقيه مشغول بررسي نحوه تعامل با واقعيت هاي جديد منطقه شدند. آن زمان بود که «حاجي» از سايه در آمد و به قهرماني ملي تبديل شد که درباره اش داستان ها گفته و فيلم ها ساخته مي شود.  

    از زمان جنگ عراق عليه ايران تاکنون، قاسم سليماني به دنبال مرگ مي دود. هفته گذشته نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران ايران اعلام کرد بخش اول خاطرات قاسم سليماني به اتمام رسيده است اما اين خاطرات که شامل داستان هايي از حافظه گردان «۴۱ثارالله» است، گرداني که سليماني فرماندهي آن را برعهده داشت،

     به گفته نماينده ولي فقيه «مادام که حاجي زنده باشد منتشر نخواهد شد». اين تصميم خود او بوده است. شهادت سليماني امري به تعويق افتاده است. گروه هاي تکفيري در سوريه و عراق تاکنون بيش از هفت بار به گمان خود او را کشته اند. مرگ، ژنرال را تعقيب مي کند کما اينکه او نيز مرگ را دنبال مي کند. در سپاه پاسداران ايران، صدها نفر از اين گونه افسران وجود دارند اما جنگ همواره مردان خودش را مي پرورد. به اين خاطر قاسم سليماني فردي براي همه است. او فرماندهي نظامي است که در ميدان پيشاپيش نيروهايش حرکت مي کند. او مديري مدبر است که دشمنانش مي پندارند با کشتن او مي توانند عظمتش را در هم بشکنند.

     سليماني با وجود آنکه نزديک به شصت سال دارد همچنان اهميت تکاليف خودش را مي داند. اين تکليف در نظر سپاه پاسداران، تنها محدود به فعاليت هاي نظامي، طراحي و تاکتيک هاي آن خلاصه نمي شود، بلکه در ارتباطي ارگانيک با جوانب معنوي و فرهنگي دارد. فرهنگي که مفاهيم انقلاب و جهاد و حق و مبارزه با ظلم و باطل جزو اصول آن است.

    سليماني به دنبال دو چيز است: پيروزي يا شهادت. وقتي سليماني در صحبت هايش از بسيج مردم مي گويد کمتر اصطلاحات ديني و حماسي بکار مي برد. او در رفتار اجتماعي اش انساني آرام با لبخند، تواضع، بخشندگي  و زهد است. برخي از کساني که با او در ايران – بخصوص قبل از اين اواخر که مشهور شود – ديدار  کرده اند مي گويند هيچ کس باورش نمي شود اين قاسم سليماني است که جلوش نشسته است اما خودش است، فرمانده سپاه پاسداران در منطقه.  

    کساني که به او نزديک هستند خاطرات فراواني از سليماني در نبردهاي « کربلاي ۵»، «کربلاي ۶»، «کربلاي ۱۰»، «والفجر ۱ »، «والفجر ۵»، «بدر»، «خيبر» و «مرصاد» و دهها عمليات ديگر در دوران جنگ تحميلي دارند. قرار است ماه مارس ۲۰۱۶ کتابي ايراني که به زبان عربي ترجمه شده درباره او در بيروت منتشر شود. اما نمي توان چنين حکايت هايي را از خود سليماني شنيد چون رد مي کند.

    بخشي از دلايل اين انکار به مسايل امنيتي و بخشي ديگر به خصوصيات اخلاقي او بر مي گردد. سليماني از ابتداي بحران سوريه درجريان تحولات اين کشور بود. بعضي وقت ها ماموريت او از حد عمل نظامي فراتر رفته و به نقش سياسي مي رسد که با نرمي و تلاش و منطق سعي مي کند آن را به پيش برد. به دليل همين انکارهاست که بخش هاي مهمي از سرگذشت او نامعلوم است. درست مثل دوستش عماد مغنيه که درکارهاي نظامي و سياسي در گستره جغرافيايي بزرگي فعاليت داشت. سرگذشت او هم معلوم نبود.


    سليماني متولد شهرکي به نام «راپورد» در منطقه اي کوهستاني در استان کرمان است. همين امر جوهره شخصيت او را پديده آورده و سخت و مقاوم ساخته است. او مي توانست با عشاير و قبايل موجود در عراق و سوريه (حتي افغانستان که قبلا مسوول امنيت مرزها بود) تعامل خوبي داشته باشد. امروزه ثابت شده که استراتژي سليماني در مقابله با گروه هاي تروريستي ازجمله داعش، جبهه النصره و غيره بر استراتژي باراک اوباما رييس جمهور آمريکا رجحان دارد.

    اين ژنرال ايراني بعدها آنچنان نقش پر رنگي پيدا کرد که از يک فرمانده نظامي فراتر رفت و به نماينده ويژه ولايت فقيه مبدل شد اما اين مقام نيز هرگز ويژگي هاي شخصيتي او را تغيير نداد بلکه بر تواضع و تاکيدش بر شهادت افزود.  درحال حاضر سليماني بر همه مراحل يک عمليات نظارت دارد. از شروع بررسي انجام آن در ميدان که چند هفته قبل باشد تا اجراي حمله و تامين لجستيک و توزيع ماموريت ها به گروه هاي رزمي و حتي تا ديدار از مجروحان هر عمليات.

    او دايم در حرکت بين سوريه و عراق است و سعي مي کند ارتباط بيشتري با رزمندگان داشته باشد. برخي از فرماندهان حشد الشعبي (بسيج مردمي عراق) بيش از ۲۰ سال است که او را مي شناسند . تماس هاي شخصي که ژنرال سليماني سعي مي کند با هرکس که مي شناسد برقرار کند يکي از نکات برجسته موفقيت او درعراق بوده است. هنگامي که استراتژي آمريکا مبتني بر برنامه هاي دراز مدت بود استراتژي سليماني بر انتقال تجارب و سلاح ها به خود عراقي ها مبتني بود و مي گفت زماني که لازم بود بايد فقط براي فرماندهي و راهنمايي دخالت کرد. وي همواره بر اين تاکيد داشت که بايد روحيه  نيروهاي عراقي را تقويت کرد.  

     هيچ هفته اي نمي گذرد که شايعه اي درباره سليماني مطرح نشود حتي  طي دو ماه اخير شايعات بسيار بالا گرفته بود . ورود روسيه به خط ائتلاف با ايران در سوريه و ابهامات جنگ هاي حلب و الرمادي موجب شد تا شبکه هاي اجتماعي بيش از پيش به سليماني توجه کرده و هم زمان شايعات نيز قوت بگيرد. وفور اين شايعات موجب شد تا او به اجبار خود را در مراسم تشييع پيکر غضنفر رکن آبادي سفير سابق ايران درلبنان که در تهران برگزار شد نشان دهد.

    در آنجا او گفت سالهاست که دشت ها را براي رسيدن به شهادت  در مي نوردد. اين آرزويي است که سليماني بعد از تجاوز اسراييل به غزه هم بر زبان آورد و گفت: «به همه مي گويم ما عاشق شهادتيم. شهادت در راه فلسطين. شهادت در راه قدس. اين ها آرزوي هر انسان شريف و آزاده اي در جهان است». هنگامي که او به اين آرزويش دست يابد، فرصتي مناسب خواهد بود تا فصول ناشناخته زندگي مردي که به خاورميانه مي انديشد آشکار گردد.  

       

    موضوعات: جالب ترین ها  لینک ثابت



    [دوشنبه 1394-10-14] [ 09:38:00 ب.ظ ]





      منش شیعه این است: هیهات من الذله   ...

    پایگاه اینترنتی الوعی نیوز اعلام کرد:

    منابع نزدیک به خانواده شیخ نمر فاش کردند که وزارت کشور سعودی پیش از اعدام شیخ نمر پیشنهادی را جهت لغو حکم اعدام شیخ نمرارائه کردند .

    این پیشنهاد دو راه را جلوی خانواده خویش قرار می داد :

    1. عذر خواهی شیخ نمر از پادشاه عربستان و ابراز ندامت از مواضع گذشته خویش

    2. درخواست خانواده شیخ نمر از وزارت کشور سعودی جهت بخشش و لغو حکم

    این پیشنهاد به هیچ عنوان مورد پذیرش شیخ و خانواده اش قرار نگرفت


    چون منش شیعه این است


    هیهات من الذله


    موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



     [ 06:30:00 ب.ظ ]





      شهادت...   ...

    شهید از جمله شفاعت کنندگان در قیامت است؛


    سه گروهند که روز قيامت به شفاعت برمی‌خيزند و خداوند شفاعتشان را می‌پذيرد:


    پيغمبران، سپس علماء و سپس شهدا.

     

    سفینه البحار، ج۴، ص۵۱۳








    موضوعات: احادیث و کلام بزرگان  لینک ثابت



    [یکشنبه 1394-10-13] [ 08:17:00 ب.ظ ]





      از گناه بترس....   ...

    حضرت علي عليه السلام مردي را ديد که آثار ترس و خوف در سيمايش آشکار است.

    از او پرسيد: چرا چنين حالي به تو دست داده است؟

     مرد جواب داد: من از خداي مي ترسم.

    امام فرمود: بنده خدا! (نمي خواهد از خدا بترسي) از گناهانت بترس و نيز به خاطر ظلم هايي که درباره بندگان خدا انجام داده اي

    .  از عدالت خدا بترس و آنچه را که به صلاح تو نهي کرده است، در آن نافرماني نکن،

    آن گاه از خدا نترس؛ زيرا او به کسي ظلم نمي کند و هيچ گاه بدون گناه کسي را کيفر نمي دهد.

     منبع : داستان هاي بحارالانوار جلد دوم، به نقل از بحارالانوار، ج 70، ص 392  

     

    موضوعات: احادیث و کلام بزرگان  لینک ثابت



     [ 06:45:00 ب.ظ ]





      بیداری سرکوب شدنی نیست!!!!   ...

    موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



     [ 01:04:00 ب.ظ ]





      مهم ترین جمله از بیانات رهبر انقلاب در مورد شهادت شیخ نمر از دید رسانه ها   ...

    مهمترین خبرگزاری های دنیا این جمله رهبر انقلاب را تیتر خود کرده اند:


    “دست انتقام الهی 


    گریباگیر


    آل سعود خواهد شد.”


    موضوعات: اخبار, مناسبت ها  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ب.ظ ]





      نگاهی به مفهوم و معنای لیبرالیسم   ...

    نگاهی به مفهوم و معنای لیبرالیسم


    برای آزادی تعاریف بسیاری ذکر شده است و به گفته آیزابلا برلین حدود(200دویست) تعریف برای آن اشاره شده است. تعریف لیبرالیسم به خاطر تحولات گسترده و عمیق تاریخی و مکانی اش و به علت معانی و تفسیرهای مختلف و همچنین متفکران متعددش بسیار مشکل است و به تعبیری آن قدر تغییر ناپذیر است که کمتر تعبیر و تفسیر دقیقی به دقت سایر علوم می پذیرد.

    وجه اشتراک بسیاری از تعاریف آن، عدم مانع بر سر راه انتخاب انسانها است.جان لاک معتقد است که آزادی انسان در آن است که جز قانون طبیعت، قدرتی بر او و فرمانروا نباشد. انگلس می گوید: آزادی، شناختن قوانین طبیعت و به کار بستن آن به نفع جامعه انسانی است.


    هاروارد لاسکی می گوید: آزادی، نبودن مانع بر آن احوال و اوضاع و شرایط اجتماعی است که حدود آن در زندگی کنونی لازمه خوشبختی است.

    افلاطون می گوید: آزادی عمل به متقضای عقل است.آیزایا برلین در تعریف آزادی می گوید: «من آزادی را عبارت از فقدان موانع در راه تحقق آرزوهایی انسان دانسته ام و در جای دیگر آزادی را به معنای عدم مداخله دیگران در کارهای فرد می داند.


    دانشنامه سیاسی آزادی را چنین تعریف می کند. در وسیعترین معنای کلمه، آزادی حالتی است که در آن چیزی وابسته و محدود به چیزهای دیگر نباشد و بتواند در فضا جا به جا شود و در مورد انسان حالتی است که در آن اراده شخصی برای رسیدن به مقصود خویش به مانعی برخورد نکند.


    هابز می گوید: انسان آزاد کسی است که چون بخواهد کارهایی را انجام دهد که در توان و استعداد او هست با مانعی روبرو نشود. او آزادی را نبودن مانع در سر راه جنبش می داند.


    کارلایل فیلسوف انگلیسی می گوید:آزادی حقیقی انسان، در یافتن راه درست و گام زدن در آن راه است.

    دکتر سروش می گوید: آزادی یعنی خانه پرداختن از غیر، یعنی هر چه غیرماست، دفع کنیم یا به عبارت دیگر آزادی یعنی وانهادن آدمی به خود آن چه غیر من است یا آن چه مانعی است برکمال و شکوفایی من، باید کنار زده شود.


    آنچه در تعریف آزادی مطرح می شود با توجه به معنای لغوی آن که حریت معنا شده است و خلاف بندگی و رقیب و عبودیت و اسارت و اجبار معنا شده است کمی متناقض است.

    اما آنچه به صورت کلی در معنای آزادی معنا می شود به هیچ وجه به عنوان لیبرالیسم امروزی را که به غلط با واژه آزادی همسان گرفته می شود را در بر ندارد.

    آنچه اندیشمندان در معنای لیبرالیسم مطرح می کنند در دو حوزه اجتماعی و فلسفی مطرح است که مسامحتاً اینگونه می توان تعریفش کرد:لیبرالیسم در معنای وسیع آن تقریباً در تمامی عرصه ها و در تمامی گونه های آن، فلسفه افزایش آزادی فردی در جامعه تا حد مقدور و میسور است.


    واژه لیبرالیسم در لغت به معنای آزادی گرفته شده است. به معنای «صناعات آزاد» و پس از آن به معنی آدم هرزه و ولنگار بوده که در آثار شکسپیر به همین معنا به کار رفته است. به سخن دیگر لیبرالیسم مجموعه روش ها و نگرش ها و سیاست ها و ایدئولوژی هایی هستند که عمده ترین هدفشان فراهم آوردن آزادی هر چه بیشتر برای فرد است. بنیاد و شالوده این مکتب مبتنی بر فرد گرایی است. لیبرالیسم مانع آزادی و رشد فرد و دشمن اصلی خود را در تمرکز قدرت می داند .


    اصطلاح لیبرالیسم به عنوان نظریه ی سیاسی در قرن 19، بر حزبی سیاسی در اسپانیا اطلاق شد که از حکومت مبتنی بر قانون حمایت می کرده در فرانسه این اصطلاح در ارتباط با شعارهای انقلاب فرانسه مطرح گردید و همزمان واکنشی در مقابل انحصار کلیسا و دستگاه های سلطنتی بود.


    لیبرالیسم خاستگاه و مسیر مشخصی در غرب دارد که با رنسانس اقتصادی و اصلاح گری مذهبی شروع شده و همگام با تمدن جدید غرب تا دوران پست مدرن اخیر هم استمرار پیدا کرده است. با این حال برخی آن را نقطه شروع تمدن مدرن و برخی دیگر از محصولات و مکاتب ایجاد شده توسط آن می دانند؛ کما اینکه فاشیسم و استالینیسم هم برخی از محصولات دیگر آن به حساب می آید.


    از نظر تاریخی رشد این تفکر از تحولات و تغییرات قرون پانزدهم و شانزدهم میلادی ناشی می شود که به خاطر تغییرات ذکر شده طبقه ای از سرمایه داران جدید به وجود آمد که با پیشرفت ابزار تولید، افزایش سرمایه و تجارت، آزادی اقتصادی را در مقابل سلطه اشراف، پادشاهان و کلیسا به عنوان یک هدف اساسی انتخاب کرد.


    این سرمایه داران که به بورژواها معروف شده بودند علاوه بر معرفی ثروت طلبی به عنوان انگیزه اساسی فعالیت بشر، آن را مایه خیر و برکت جامعه هم می دانستند. اقتصاد بورژوازی و تجارت جدید با نهضت اصلاح دینی در تغییر نظامهای فئودالی و سلطه کلیسا هم هدف بود. یکی به دنبال فرو پاشی سلطه ی فئودالیسم و ایجاد جامعه ای با بازاری آزاد به جای آن بود و دیگری به اصلاح آموزه های کلیسا و حذف مرجعیت و حجیت تعلیماتش می اندیشید تا با قرائتی مدرن و دنیوی از آن، زمینه رشد نظام آزاد اقتصادی و سود گرایانه را ایجاد کند.


    لیبرال ها خواستار تضمین قلمرو اساسی برای آزادی شخصی، شامل آزادی وجدان، سخن، انجمن و اشتغال هستند و تأکید می کنند که دولت نباید جز برای حمایت از دیگران در این امر مداخله کند، بنابراین لیبرال به حکومت، حزب و سیاستی گفته می شود که در برابر اقتدارگرایی است.


    لیبرالیسم برمبنای آزادی، مدعی حمایت از افراد در برابر استبداد و اقتدار هایی است که آنها را از عمل کردن بر اساس خواسته هایشان باز می دارند،

    تأکید بر آزادی افراد و در بعد اعتقادات و رابطه ی فرد با خداوند هم تأثیر ویژه ای می گذارد، به گونه ای که به او حق انتخاب مذهب و دین، یا نفی آن را هم می دهد،

    رابطه ی افراد و ادیان هم باید بر اساس تساهل وتسامح و پلورالیسم و شناسایی و مجاز شمردن عقاید و رفتار دیگران برای تکمیل آزادی باشد.

    مفاهیم تساهل و تسامح پلورالیسم در اروپا در آغاز با توجه به اختلافات مذهبی وتقابل کلیسا با مخالفان خود و جنگهای مذهبی درباره ی دین و اعتقادات مذهبی به کار رفت پس از آن به امور اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و معرف شناسی تعمیم یافت. و هیچ حد و مرزی، عقاید افراطی را حتی عقاید باطل و گمراه کننده ی آنها را نباید محدود کرد.

    ————-——————

    -آیزابلا برلین، دو مفهوم آزادی در فلسفه سیاسی، مترجم مرتضی اسعدی، تهران، انتشارات الهدی، 1371،صص282-281.
    -عبدالله نصری، گفتمان مدرنیته،تهران،دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1383،ج2،ص29
    -داریوش آشوری،دانشنامه سیاسی،تهران،سرودی،1366،ص30
    -یوسف سلیمان زاده، آزادی در اسلام، سنندج، تافگه، 1387،ص23-21
    -علی اکبر،دهخدا،لغت نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1377، ج1،ص117
    -محمد سعید حنایی کاشانی، مدینه احرار، مجله کیان، شماره 48، سال نهم، مرداد و شهریور1378،ص22؛ محمد توحید فام، چرخش های لیبرالیسم، تهران، روزنه، 1378، ص13
    -عبدالرسول بیات و دیگران، فرهنگ واژه ها، تهران، موسسه اندیشه و فرهنگ دینی،1380،ص550
    -رابرت رزول پالمر، تاریخ جهان نو، ج2،مترجم ابوالقاسم طاهری،تهران، امیرکبیر،1363،ص15
    -حسن، رحیم پورازغدی، اسلام و مدرنیته، فصلنامه کتاب نقد، شماره 23، تابستان 81، ص195
    -راینهاردکونل، لیبرالیسم،منوچهری فکری ارشاد، تهران، توس،1357،ص44
    -جهاندار امیری،روشنفکری دینی، لیبرال با دین مدار،تهران،مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1389،ص23
    -محمد سعیدحنایی کاشانی،ص23،کتاب جهاندار امیری،ص24
    -ولی ا.. عباسی، اندیشه دینی و قرائت پذیری،کتاب نقد، شماره 23،1381

    موضوعات: مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [شنبه 1394-10-12] [ 06:51:00 ب.ظ ]





      حجاری سنگ مضجع شریف امام رضا   ...

    موضوعات: جالب ترین ها  لینک ثابت



     [ 03:39:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    " هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."
     
     
    مداحی های محرم