روزگار عجیبی است

روزگارِ انسانیت

گاهی فکر می کنم که حتی اسم انسانیت را نیز بشر به یغما برده است

کدام حیوان یا جماد و نباتی دروغ می گوید؟!

کدام جانداری راست را دروغ و دروغ را راست جلوه می دهد؟!

کدام حیاتمندی در عرصه آفرینش به خاطر مقام و جاه ، می کشد بدون اینکه از گوشت شکارش تحفه ای به او برسد؟!

روزگار عجیبی است…

روزگار دروغ گفتن و تهمت زدن و به ریش هم خندیدن

روزگار دل بردن و انکار عشق

روزگار فریفتن و حق به جانب بودن

انسانیت دیرگاهی است مرده است

و آدم ها آبروی آدم را برده اند

و خدایی که هنوز صبرش تمام نشده

که اگر صبرش تمام شود

که اگر بخواهد که تمام کند

حتما تمام خواهد کرد…

کاش به خود بیایم…

 

 

موضوعات: شعر و دست نوشته  لینک ثابت



[شنبه 1396-02-23] [ 09:27:00 ق.ظ ]