خدای من

هنوز انگار اذن دخول من به حریم حسینی جواب داده نشده است هنوز با خودم درگیرم که چگونه از حسینت بنویسم

پس بگذار اول برای تو بنویسم تا اجازه دهی برای حسینت بنویسم

همه آنچه را که lمیشب می نویسم بهانه و وسیله ای است برای رسیدن به تو …

تو ای خدای مهربان و صبور من…

خدای من کوس رسوایی، سر افکندگی و گناهکاری خود را بر کنگره عرش زدم …

تا بدانی که چقدر حالم وخیم است …

و از این به بعد پرده از چهره برمی دارم و رو در رو فقط برای تو ،ای مهربان ازلی و ابدی برای تو، می نویسم. خدای من در اتاق سی سی یوی محبتتان بستری ام … ذهنم خوب کار نمی کند… قلبم یکی در میان برایتان می زند… گاه نفس های عبودیتم تنگ می شود و گاه دچار تپش قلب بی قراری می شوم…

خدای من

در این مدت کاسه گدایی محبتم را پیش تمام خوبان درگاهت … همان هایی که روزی دستم را گرفته بودند …. همان هایی که هنوز طعم مهرشان، زیر دندان دلم بود ،بردم… گدایی محبت و احساس کردم … خودم و غرورم را زیر پا له کردم … التماس کردم تا به تو ای خدای خوبم برسم … تا آرامش پیدا کنم… تا آدم بشوم … تا برایم دنیا و ما فیهای آن بی ارزش باشد تا بتوانم بر نفس شیطانی فائق آیم . اما انگار هرچه من می رشتم شیطان پنبه می کرد… انگار به جای طناب نجات ، طناب اعدام خودم را آماده می کردم. فایده ای هم داشت؟! وقتی که فکر می کنم که نه ناتوانی و نه جاهل و نه بخیل … از خودم بیشتر متنفر و دلزده می شوم… چه کرده ام که خود را از دریای کرم و رحمتتان محروم کردم ؛ چرا که برای چون تویی ،خواسته های من کمتر از بال مگسی است چون تو قادر مطلق ، عالم مطلق و خیر خواه محضی … پس چه می شود که ظرف ظرفیت من اینقدر کوچک و پوسیده و غیر قابل تعویض است چرا…؟

خدای من

همه از پی تو می دوند و تو را می جویند و من خواهان اینم که تو مرا بجویی و بخواهی ؛ چرا که پای دویدن و زانوهای همتم زیر بار کوه گناهانم خم شده است و روح غبار آلودام پیر تر و رنجور تر از است که حتی اگر شما را دید بشناستتان… خدای من میان این دایره کائنات در یابید موجود حقیر ، پر مدعا ،کوچک مغز و ناتوانی را که به غیر از نوشتن کاری بلد نیست… آنقدر باهوش نیست که پیام های شما را درک کند… آنقدر فهم ندارد که فلسفه قهر و جبر و مهرت را بداند… نمی فهمد که معنای دل بردن و روی نهان کردنت چیست؟ به راحتی و با یک تلنگر می شکند و فرو می ریزد… از همه دور افتاده و منتظر تواست به امید گوشه چشمی …


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[یکشنبه 1392-08-19] [ 10:18:00 ب.ظ ]