مصباح الهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





center>من کالای ایرانی میخرم



حرف دل

" هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."





کاربران آنلاین



Online User




موتور جستجوی امین





مطالب پر بیننده وبلاگ

  • دانلود کتاب شرح اسم( زندگینامه مقام معظم رهبری)
  • دعای تحویل سال نو( عربی، ترجمه فارسی ، سند ، صوت، اعمال، نظر مراجع)
  • دل نوشته ای برای مسافران جا مانده از اربعین
  • سه وظیفه اصلی طلاب از نگاه مقام معظم رهبری
  • کتاب خاطرات سفیر(توصیه شده به دختران جوان از طرف مقام معظم رهبری)
  • تصاویر شاد، زیبا و متحرک ویژه میلاد حضرت فاطمه معصومه(ع)
  • ناگهان بانگی برآمد ...خواجه مرد.!!!
  • به هرکه دل بستم تو شکستی....
  • دلتنگ روزهای خوب صبوری
  • حکایت عجیب و تکراری ته تغاری بودن
  • دریا به رود خانه رو نزند....
  • استغاثه و استعانت و توسل به حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام ) در روز میلاد آن حضرت
  • دخترانگی کن...(نامه ای به دخترم)
  • شهیده باختر بیگلری ،اولین شهید زن انقلاب،دلاوری از عشایرفارس
  • بزرگداشت شيخ اجل سعدي شيرازي و هفته شيراز
  • اعمال ماه مبارک رجب(روز اول و نیمه رجب و آخر ماه رجب)
  • می تراود مهتاب..
  • دلنوشته ی بارانی
  • شهید حسین خرازی، شهیدی از دیار غیرت
  • هرگز مرا نشناختی...
  • غدیر در کلام فواطم(علیهما السلام)
  • اشعاری در مورد حمایت از کالای ایرانی و امر رهبری(جدی و طنز)
  • سید ابراهیم! آیا تو در کربلا بودی که بدانی روز عاشورا با من چه کردند؟
  • شعری زیبا در مورد مادر
  • چرا باید لک لکی در کار نباشد؟؟
  • نبض ازدواج را بگیرید...!!!
  • با ساعت دلم ....
  • حواست به شریک زندگیت باشه!
  • زنان چهره شهر را تغییر می دهند!!
  • صفر به خیر نگذشت
  • اولین شهید انقلاب اسلامی در استان فارس
  • شرمنده ی نگاه تشنه
  • قرآن به زندگیم برکت داد...
  • ارتباط و وابستگی روز بعثت و عید غدیر
  • سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر ایران
  • شب شهادت امام رضا (علیه السلام)
  • کمی به فکر مستضعفین باشیم...
  • روزگار عجیبی است ...
  • وزیر یا قاتل ؟ عزتمند یا ذلیل؟؟
  • غدير در آيات قرآنى
  • بوی بهار و بوی مرگ
  • عطر نماز
  • 7 تیر یا هفت تیر؟!
  • زنگ خطر... آخوند باید ساده زندگی کند!!!
  • ال جی، سامسونگ و دیگران




  • کپی آزاده به شرط ذکر منبع :))



      غدیر در کلام فواطم(علیهما السلام)   ...

    حديث غدير در روايت فاطمه ها
    چنان كه اشاره شد يكى از نكات بسيار جالب توجه در نقل حديث غدير، روايت آن از طريق سندى است كه ويژگى آن در نقل حديث غدير، منحصر به فرد است و نشان دهنده عنايت خاصى است كه در خانواده امامان شيعه(ع) به نقل اين حديث با حفظ سلسله سند وجود داشته است. يك ويژگى اين روايت اين است كه راويان آن همه از بانوان ارجمند و از خاندان اهل بيت(ع) اند. ويژگى ديگر اين كه در تمام سند نام بانوانى كه از عمّه خويش روايت مى كنند فاطمه است.

    ويژگى سوّم اين كه همه راويان، روايت را از عمّه خويش نقل مى كنند تا به ام كلثوم، دختر فاطمه زهرا(س) مى رسد و او نيز گفته مادرش فاطمه(س) را نقل مى كند. ديگر اينكه اين روايت در يكى از كتابهاى اهل سنت آمده است و با بيست واسطه به پيامبر اكرم(ص) مى رسد و در سلسله مشايخ صاحب كتاب نيز يكى از بانوان اهل فضل به نام زينب و با كنيه ام محمد دختر احمد بن عبدالرحيم، اهل بيت المقدس قرار گرفته است.

    در برخى منابع شيعى روايتى در فضل اميرالمؤمنين(ع) و شيعيان حضرت(ع) با همين سند و البته با افزايش يك فاطمه ديگر آمده است كه متن آن را نيز در پايان خواهيم آورد

    نكته ديگر در سند اين حديث اين است كه آخرين راوى اين حديث از خاندان اهل بيت(ع) كه روايت را براى شخصى به نام بكر بن احمد ، نقل كرده است، سه نفر از دختران امام موسى بن جعفر(ع) از جمله فاطمه هستند كه ظاهراً همان فاطمه معصومه(س) است و اين از معدود رواياتى است كه حضرت معصومه(س) آن را روايت كرده است. وامّا متن روايت:

     روايت فاطمه ها
    شمس الدين محمد بن محمد دمشقى شافعى، معروف به ابن الجزرى، (متوفاى 833هـ.ق) روايت غدير را به طرق مختلف در كتاب خود اسنى المطالب فى مناقب على بن ابيطالب آورده است؛ از جمله طريق مورد بحث را. مناسب است رشته كلام را به خود ابن الجزرى واگذار كنيم.

    وألطف طريق وقع لهذا الحديث وأغر به ما حدّثنا به شيخنا خاتمة الحفّاظ أبوبكر محمد بن عبداللّه بن المحبّ المقدسي مشافهةً، أخبرتنا الشيخة امّ محمد زينب ابنة أحمد بن عبدالرحيم المقدسية، عن أبي المظفّر محمد بن فتيان بن المثنّى، أخبرنا أبوموسى محمد بن أبى بكر الحافظ، أخبرنا ابن عمّة والدى القاضى أبوالقاسم عبدالواحد بن محمد بن عبدالواحد المدنى بقرائتى عليه،

    أخبرنا ظفر بن داعى العلويّ باستراباد، أخبرنا والدى وأبو أحمد بن مطرف المطرفي قالا: حدّثنا أبوسعيد الادريسى أجازة فيما أخرجه فى تاريخ أستراباد، حدّثني محمد بن محمد بن الحسن أبو العباس الرشيدى من ولد هارون الرشيد بسمرقند و ما كتبناه الاّ عنه، حدّثنا أبوالحسن محمد بن جعفر الحلوانى، حدّثنا علي بن محمد بن جعفر الأهوازى مولى الرشيد، حدّثنا بكر بن أحمد القصرى


    حدّثتنا فاطمه وزينب و امّ كلثوم بنات موسى بن جعفر(ع) قلن حدّثتنا فاطمة بنت جعفر بن محمد الصادق حدّثتني فاطمة بنت محمد بن علي، حدّثتني فاطمة بنت عليّ بن الحسين، حدّثتني فاطمة وسكينة ابنتا الحسين بن علي عن امّ كلثوم بنت فاطمة بنت النبيّ عن فاطمة بنت رسول اللّه ـ صلّى اللّه عليه وسلّم ورضى عنها ـ قالت:

    أنسيتم قول رسول اللّه(ص) يوم غديرخمّ، مَن كنت مولاه فعليّ مولاه؟ وقوله(ص): أنت منّي بمنزلة هارون من موسى ـ عليهما السلام

    همين حديث را با اين سند، يكى ديگر از علماى اهل سنت به نام ابوموسى مدينى در كتاب خويش كه ويژه چنين رواياتى است آورده و آن گاه افزوده است:

    هذا الحديث مسلسل من وجه وهو انّ كلّ واحدة من الفواطم تروى عن عمّة لها، فهو رواية خمس بنات أخٍ كلّ واحدة منهنّ عن عمّتها.

    نمودار سند ابن الجزرى در روايت فاطميات

    ابن الجزرى، صاحب كتاب اسنى المطالب

    ابوبكر محمد بن عبداللّه بن المحبّ المقدسى

    امّ محمد زينب بنت احمد بن عبدالرحيم المقدسية

    ابى المظفر محمد بن فتيان بن المثنى

    ابوموسى محمد بن ابى بكر الحافظ

    القاضى ابوالقاسم عبدالواحد بن محمد بن عبدالواحد المدنى

    ظفر بن داعى العلوىّ

    داعى العلوى ابواحمد بن مطرف المطرفي

    ابو سعيد الادريسى

    محمدبن محمد بن الحسن أبوالعباس الرشيدى

    ابوالحسن محمد بن جعفر الحلوانى

    على بن محمد بن جعفر الاهوازى

    بكر بن احمد القصرى (العصرى)

    فاطمة بنت موسى بن جعفر(ع) زينب بنت موسى بن جعفر(ع) امّ كلثوم بنت موسى بن جعفر(ع)

    فاطمة بنت جعفر بن محمد(ع)

    فاطمة بنت محمد بن على(ع)

    فاطمة بنت على بن الحسين(ع)

    فاطمة بنت الحسين بن على(ع) سكينة بنت الحسين بن على(ع)

    امّ كلثوم بنت فاطمة(س)

    فاطمة بنت رسول اللّه(ص)

    محمد بن عبداللّه النبي الاكرم(ص)

    چنانكه اشاره شد حديث ديگرى نيز با همين سند ولى با اضافه يك فاطمه ديگر درباره فضيلت اميرالمؤمنين(ع) و شيعيانش وارد شده است. آن فاطمه نيز دختر امام على بن موسى الرضا(ع) است كه روايت را از سه عمّه بزرگوارش فاطمه معصومه، زينب و امّ كلثوم(س) نقل مى كند. اين حديث را مرحوم علاّمه مجلسى از كتاب مسلسلات جعفر بن على بن احمد قمىّ اين گونه نقل كرده است:

    حدّثنا محمد بن على بن الحسين قال: حدّثنى أحمد بن زياد بن جعفر قال: حدّثنى أبوالقاسم جعفر بن محمد العلويّ العريضي، قال: قال أبوعبداللّه أحمد بن محمد بن خليل: قال: أخبرنى علىّ بن محمد بن جعفر الأهوازي32 قال: حدّثني بكربن أحنف قال: حدّثتنا فاطمة بنت علىّ بن موسى الرضا(ع) قالت: حدّثتني فاطمة وزينب و امّ كلثوم بنات موسى بن جعفر(ع)، قلن: حدّثتنا فاطمة بنت جعفر بن محمد(ع) قالت: حدّثتني فاطمة بنت محمد بن علي(ع) قالت: حدّثتني فاطمةبنت علي بن الحسين(ع) قالت:حدّثتني فاطمة وسكينة ابنتا الحسين بن علي(ع) عن امّ كلثوم بنت علي(ع) عن فاطمة بنت رسول اللّه(ص) قالت: سمعت رسول الله(ص) يقول: لمّا أسري بي الى السماء دخلت الجنّة فاذا أنا بقصر من درّة بيضاء مجوّفة، وعليها باب مكلّل بالدرّ والياقوت، وعلى الباب ستر فرفعت رأسي فاذا مكتوب على الباب: لا اله الاّ اللّه محمد رسول اللّه عليّ وليّ القوم واذا مكتوب على الستر: بخّ بخّ مَن مثله شيعة علىّ؟

    فدخلته فاذا أنا بقصر من عقيق أحمر مجوّف، وعليه باب من فضة مكلّل بالزبرجد الأخضر، واذا على الباب ستر، فرفعت رأسي فاذا مكتوب على الباب: محمّد رسول اللّه، عليّ وصىّ المصطفى واذا على الستر مكتوب: بشّر شيعة عليّ بطيب المولد .

    فدخلته فاذا أنا بقصر من زمرّد أخضر مجوّف لم أر أحسن منه، وعليه باب من ياقوتة حمراء مكلّلة باللولؤ وعلى الباب ستر فرفعت رأسي فاذا مكتوب على الستر: شيعة عليّ هم الفائزون ، فقلت: حبيبى جبرئيل لمن هذا؟ فقال: يا محمد لابن عمّك ووصيّك عليّ بن ابى طالب(ع) محشر الناس كلّهم يوم القيامة حفاة عراة الاّ شيعة عليّ ويدعى الناس بأسماء أمّهاتهم ماخلا شيعة عليّ فانّهم يدعون بأسماء آبائهم ، فقلت: حبيبى جبرئيل وكيف ذاك؟ قال: لانّهم أحبّوا عليّاً فطاب مولدهم .

    سيدضياء مرتضوى

    علوم حديث آوینی7

     

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [دوشنبه 1395-07-05] [ 07:57:00 ب.ظ ]





      اذعان شیعه و سنی به نزول آیه اکمال دین در روز غدیر و در شان علی (علیه السلام )   ...

    از جمله آیات که در روز غدیر خم در شأن امیرالمؤمنین علیه السلام نازل شده این آیه است: «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ کَفَرُوا مِنْ دِينِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِينَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْکُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَکُمُ الْإِسْلاَمَ دِيناً»[1]؛ «امروز کافران از اینکه به دین شما دستبرد بزنند و اختلالی رسانند طمع بریدند پس شما از آنان بیمناک نگشته و از من بترسید، امروز دین شما به حد کمال رسانیدم و بر شما نعمت را تمام کردم و بهترین آئین را که اسلام است برایتان برگزیدم».

    امامیه بطور عموم و بدون استثنا اتفاق دارند به اینکه، این آیه کریمه پیرامون نص غدیر نازل شده است.

    روایات  اهل سنت مربوط به وقت نزول این آیه:

    1- حافظ، ابوجعفر، محمدبن جریر طبری، در کتاب «الولایه» به اسناد خود از زیدبن ارقم در حدیثی روایت فرموده که: این آیه کریمه روز غدیر خم در شأن امیرالمؤمنین علیه السلام نازل شده.

    2- حافظ، ابن مردویه، اصفهانی، از طریق ابن هارون عبدی، از ابی سعید خدری روایت کرده که: این آیه در روز غدیر خم بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده هنگامی که فرمود: «مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلیٌ مَولاهُ» و سپس روایت مزبور را از ابی هریره نقل کرده و در آن تصریح شده که روز مزبور هجدهم ماه ذی الحجّه الحرام است یعنی روز بازگشت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم از حجة الوداع.[2]

    3- حافظ، ابونعیم اصفهانی، در کتاب خود (ما نزل من القرآن فی علی علیه السلام) روایت نموده و می­گوید، حدیث کرد ما را، محمدبن احمدبن علی بن مخلد محتسب، که او را از محمدبن عثمان بن ابی شیبه، و او از یحیی حمانی و او از قیس بن ربیع، و او از ابی هارون عبدی، از ابی سعید خدری (رضی الله عنه) روایت نموده که: پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مردم را در غدیر خم به سوی علی علیه السلام دعوت نمود، به آن جناب خار و خاشاک زیر درخت برطرف شد و آن روز پنج شنبه بود، سپس پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، علی علیه السلام را طلبید و دو بازوی او را گرفت و بلند کرد تا به حدی که مردم سفیدی زیر بغل رسول خدا را دیدند. سپس آن اجتماع متفرق نشد مگر بعد از نزول این آیه «الیوم اکملت لکم دینکم…».

    پس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الله اکبر علی اکمال دین و اتمام النعمه و رضی الرب برسالتی و بالولایه لعی من بعدی» سپس فرمود: «مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلیٌ مَولاهُ، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله.»

    در این هنگام حسان عرض کرد: یا رسول الله اجازه فرما درباره علی علیه السلام اشعاری بگویم که شما آن ها را بشنوید، فرمود: بگو به میمنت و برکت الهی، پس حسان برخواست و گفت: ای گروه بزرگان قریش من پیرو امر ولایت گفتار خود را به شهادت رسول خدا که در امر ولایت مجری است، اعلام می­دارم.

    4- حافظ، ابوبکر، خطیب بغدادی،[3] در تاریخ خود از عبدالله بن علی بن محمد بن بشران، از حافظ علی بن عمر دار قطنی، از حبشون خلال، از علی بن سعید رملی، از ضمره، از ابن شوذب، از مطر وراق از ابن حوشب، از ابی هریره، روایت نموده از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود: هرکس روز هجدهم از ذی الحجه الحرام را روزه بدارد خداوند روزه شصت ماه برای او می­نویسد و آن روز غدیر خم است.

     دیده شده توسط نویسنده از منابع زیر
    [1]- سوره مائده (5)، آیه 3.
    [2]- اسماعیل بن عمر، ابن کثیر، تفسیر ابن کثیر، ج 2، مرکز اطلاعات و مدارک الاسلامی، 1387، ص 14.
    [3]- حافظ ابوبکر، خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج 8، بیروت: دارالکتب العلمیه، بی تا، ص 290.


    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [شنبه 1395-07-03] [ 11:17:00 ق.ظ ]





      کرامت حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام)   ...

    مسیب، زندانبان امام موسی کاظم علیه السلام می‌گوید:سه روز قبل از شهادت امام مرا طلبید و فرمود:

    ” امشب عازم مدینه هستم تا عهد امامت پس از خود را به فرزندم علی واگذار کنم و او را وصی و خلیفه خود نمایم.”

    گفتم:” آیا توقع دارید با وجود این همه مامور و قفل و زنجیر، امکان خروج شما را فراهم کنم؟!”

    فرمود: ” ای مسیب، تو گمان می‌کنی قدرت و توان الهی ما کم است؟ “

    گفتم:” نه، ای مولای من. ” فرمود: ” پس چه؟ “

    گفتم:” دعا کنید ایمانم قوی‌تر شود “

    امام چنین دعا کرد: ” خدایا او را ثابت‌قدم بدار. “

    سپس فرمود:” من با همان اسم اعظم الهی که آصف بن برخیا ( وزیر حضرت سلیمان علیه السلام ) تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از یمن به فلسطین آورد، خدا را می‌خوانم و به مدینه می‌روم.”

    ناگهان دیدم امام دعایی خواند و ناپدید شد. اندکی بعد بازگشت و با دست خود زنجیرهای زندان را به پای مبارک بست.

    سپس فرمود: ” من پس از سه روز از دنیا می‌روم. “

    من به گریه افتادم. فرمود: ” گریه مکن و بدان که پسرم علی ابن موسی الرضا پس از من، امام توست. “

    منابع: بحار الانوار، ج 48، ص 224، ح 26 از عیون اخبار الرضا.

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1395-07-01] [ 08:26:00 ب.ظ ]





      رستگاران چه کسانی هستند؟   ...

    پیامبر گرامی اسلام در خطبه غدیر رستگاران را این چنین معرفی می کنند:

    مَعاشِرَالنَّاسِ، السّابِقُونَ إِلی مُبایَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْلیمِ عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ أُولئکَ هُمُ الْفائزُونَ فی جَنّاتِ النَّعیمِ.

    مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا ما یَرْضَی الله بِهِ عَنْکُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً فَلَنْ یَضُرَّالله شَیْئاً.

    اللهمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ (بِما أَدَّیْتُ وَأَمَرْتُ) وَاغْضِبْ عَلَی (الْجاحِدینَ) الْکافِرینَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.

    هان مردمان! سبقت جویان به بیعت و پیمان و سرپرستی او و سلام بر او با لقب امیرالمؤمنین، رستگارانند و در بهشت هی پربهره خواهند بود.

    هان مردمان! آن چه خدا را خشنود کند بگویید. پس اگر شما و تمامی زمینیان کفران ورزند، خدا را زیانی نخواهد رسانید.

    پروردگارا، آنان را که به آن چه ادا کردم و فرمان دادم ایمان آوردند، بیامرز. و بر منکران کافر خشم گیر!

    متن و ترجمه خطبه از سایت حوزه

    غدیر، مولا علی

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



     [ 07:13:00 ب.ظ ]





      حضرت مهدی علیه السلام در خطبه غدیر   ...

    أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی.

    أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ.

    أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ.

    أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها.

    أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها.

    أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاَِوْلِیاءِالله.

    در خطبه غدیر، درباره حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه توجه خاصی شده است.

    اخبار از مهدی موعود برای آن مردمی که قبول ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام برایشان سنگین بود، بیانگر آینده نگری اسلام و برنامه بلندمدت دین الهی برای مسلمین است.

    اگر مسلمین آن روز علی علیه السلام را نپذیرفتند، ولی حقایق در طول زمان برای نسل ها روشن شد، از آنجا که کارها به دست خداوند است، روزی امر اهل بیت ظاهر خواهد شد. آن روز جهان به دست جانشینان واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سپرده می­شود و انتقام آنچه در طول قرن ها برایشان رفته است گرفته خواهد شد. لازم به تذکر است که اعلام این مطالب در غدیر، یک پیشگویی و اخبار از غیب نیز به شمار می­آید.[1]

    در خطبه غدیر، 25 جمله دربارۀ حضرت مهدی علیه السلام آمده است که آن ها را تحت 6 عنوان می­توان خلاصه کرد.

    الف: بشارت به ایشان

    در این باره می­فرماید:

    «او کسی است که همه پیشوایان به آمدن او بشارت داده اند.»

    ب: خاتمیت ایشان

    در این باره به دو جنبه مهم اشاره شده است:

    1- این که امامت در امامان تعیین شده اتصال دارد و منقطع نمی­گردد تا به دست خاتم و آخرین آنان که حضرت مهدی علیه السلام است برسد.

    2- آن حضرت تا روز قیامت به عنوان حجّت خدا باقی خواهد بود و بعد از او حجتی نیست.

    ج: مقام و منزلت ایشان

    . دراین باره دو جهت ذکر شده است:

    1- فضائل و مناقب ایشان

    - او انتخاب شده خداوند و هدایت یافته و کمک شده است.

    - نور از جانب خداوند در او قرار داده شده و نوری نیست مگر با او، و حقی نیست جز با او.

    2- مقام و شأن اجتماعی ایشان

    - او ولی خداوند در زمین و حکم کنندۀ او در میان خلق است.

    - کارها به او سپرده شده، و او امین خداوند بر سرّ و آشکار اوست.

    - او یاری کننده دین خداست.

    - او هر صاحب فضلی را به قدر فضلش و هر صاحب جهلی را به قدر جهلش نشانه می­دهد.

    د: علم ایشان

    در این باره به دو جهت اساسی اشاره شده است:

    1- او وارث هر علمی است و علمش بر همه چیز احاطه دارد.

    2- علم او به دریای عمق علم الهی اتصال دارد.

    هـ: قیام ایشان.

    در دو مورد از خطبه غدیر کلمه «القائم المهدی» به کار رفته و بعد از آن به قدرت مطلقه و تمام عیار حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه اشاره شده است که از جانب الهی به او اعطا گردیده است و هیچ قدرتی با او طاقت برابری ندارد در این باره سه جنبه ذکر شده است:

    1- کسی بر او غالب نمی­شود، و کسی بر علیه او کمک نمی­شود، او همۀ قلعه های محکم را فتح می­کند.

    2- او بر همه ادیان و بر همه گروه های شرک غالب می­شود، و آنان را هدایت می­کند و یا به قتل می­رساند.

    3- خداوند همه آبادی ها و شهرهای جهان را در اثر تکذیبشان تا روز قیامت هلاک می­کند و
    آن ها را تحت تصرف حضرت مهدی علیه السلام درمی­آورد.

    و: انتقام ایشان

    در خطبه غدیر تأکیدی است بر این که اگر چه حق اهل بیت علیهم السلام و شیعیانشان توسط ظالمین پایمال می­شود، ولی منتقمی خواهد آمد و گذشت از عذاب اُخروی، در همین جهان دل دوستان را گرفتن انتقام مسرور خواهد کرد.[2]


    دیده شده توسط نویسنده از کتاب:
    - محمدباقر، انصاری، اسرار غدیر، تهران: مولود کعبه، 1378، ص 187.

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [دوشنبه 1395-06-29] [ 08:46:00 ق.ظ ]





      خداشناسی و توحید اولین درس غدیر   ...

    خداشناسی و توحید اولین درس غدیر

    «الْحَمْدُ لِلَّهِ الّذی عَلا فی تَوحُّدِهِ، وَ دَنَی فی تَفَرُّدِه…»

    پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سخن خود را همچون اغلب خطابه ها با حمد و ثنای الهی آغاز کرد و اشاره ای به مسائل توحید نمودند.«الْحَمْدُ لِلَّهِ الّذی عَلا فی تَوحُّدِهِ، وَ دَنَی فی تَفَرُّدِه…»

     

    ستایش خدایی را سزاست که در یگانگی برتر و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است…

    توحید پایه اصلی دین است و در همه چیزش نقش اساسی دارد، توحید به معنای یکی بودن خداوند و بی مثل و مانند بودن است، دعوت انبیاء به سوی یک چیز بوده است،

    در روز رستاخیز همه انسان ها در یک روز مبعوث می­شوند، کعبه و قبله همه مسلمانان یک نقطه است، قرآن تمام مسلمانان یکی است، خلاصه اینکه، توحید اصل اساسی است که در تمام اصول و فروع دین ما جریان دارد.

    بدین جهت توحید تنها یک اصل از اصول دین نیست، بلکه در تمام اصول و فروع دین جریان دارد، توحید همچون نخ تسبیح است که تمام دانه های تسبیح را به هم متصل می­کند، به گونه ای که اگر توحید نباشد دین تحقق نمی­یابد همان گونه که اگر نخ نباشد تسبیح شکل نمی­گیرد. با توجه به این تفسیر از توحید و جایگاه والای آن هرچیز که منافات با توحید داشته باشد مردود است.[1]

    برگرفته از کتاب

    [1]- ناصر، مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص 256-252.

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [یکشنبه 1395-06-28] [ 10:46:00 ق.ظ ]





      شهادت حضرت زهرا به حقانیت غدیر   ...

     حضرت زهرا فرمودند:

    «پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیر عقد ولایت را برای علی علیه السلام محکم کرد تا امید شما (منافقان) را بدین طریق از آن قطع کند».

    «انسیتم قول رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یوم غدیر خم من کنت مولاه فعلی مولاه»[1] آیا گفتار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را در روز غدیر خم فراموش کردید که فرمود: «هرکس من مولای اویم، علی نیز مولای اوست».

    «کأنّکم لم تعلموا ما قال یوم غدیر خم»؛ گویا شما ندانسته اید که در روز غدیر خم چه فرمود.[2]

    «فما جعل الله لاحدٍ بعد غدیر خم من حجة و لا عذر»؛ خداوند بعد از غدیر خم هیچ دلیل و عذری برای کسی باقی نگذاشته است.[3]

    برگرفته از کتاب های زیر:

    [1]- عبدالحسین، امینی، الغدیر، ج 1، ترجمه محمد شفیعی شاهرودی، قم: مؤسسه میراث نبوت، 1430هـ.ق، ص 197.
    [2]- محمدباقر، مجلسی، بحارالانوار، ج 28، ص 405.
    [3]- مهدی، فانی، حسین، اسحاقی، غدیر تجلی گاه ولایت، قم: خادم الرضا علیه السلام، 1389، ص79

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



     [ 10:39:00 ق.ظ ]





      شهادت امام حسین به حقانیت غدیر   ...

    شهادت امام حسین به حقانیت غدیر

    حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) در سال 58 یا 59 به حج مشرف شدند. در آن سال، که اواخر عمر معاویه بود، حضرتش در منی، در حج هفتصد تن از انصار و دویست تن از صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سخن گفت و از جمله فرمودند:

    «شما را به خدا سوگند می­دهم، آیا می­دانید و شهادت می­دهید که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی علیه السلام را در روز غدیر خم به جانشینی منصوب نمود و مردم را به ولایت ایشان دعوت فرمود، و به مردم امر نمود که حاضران این پیغام را به غائبان برسانند، صحابه و انصار گفتند: آری، بارخدایا شهادت می­دهیم.[1]


    برگرفته از کتاب

     مهدی، فانی، حسین، اسحاقی، غدیر تجلی گاه ولایت، قم: خادم الرضا علیه السلام، 1389،ص80

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



     [ 10:32:00 ق.ظ ]





      حدیث غدیر در آثار اهل سنّت   ...

    بزرگان اهل سنت به طریق مختلف حدیث غدیر خم را نقل کرده اند. در ذیل به بعضی از مهم ترین کتب ایشان که بر این حدیث مهر صحت گذاشته و آن را تایید کرده اند، همراه با حدیث اشاره می شود.

    1. سنن ترمذی: زید بن ارقم عن النبی(ص) قال: من کنت مولاه فعلی مولاه.[2]

    2. مصنف ابن ابی شیبه: حدثنا مطلب بن زیاد عن عبدالله بن محمد بن عقیل عن جابر بن عبدالله قال: کنّا بالجحفة بغدیر خم إذا خرج علینا رسول الله فأخذ بید علی فقال: من کنت مولاه فعلی مولاه.[3]

    3. المعجم الکبیر للطبرانی: عن أبی إسحاق الهمدانی قال سمعت حبشی بن جناده یقول: سمعت رسول الله(ص) یقول یوم غدیر خم: اللهم من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اعن من اعانه.[4]

    همچنین وی حدیث مذکور را به همین طریق از زید بن ارقم، ابو ایوب انصاری و بریده نقل می کند.

    4. تفسیر ابی السعود و تفسیر اللباب لابن عادل:

    در این دو کتاب در تفسیر ایه )سأل سائل بعذاب واقع( [5] وارد شده است: می گویند سائل، حارث بن نعمان فهری بود و علت نزول ایه این است هنگامی که قول پیامبر مبنی بر اینکه هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست به گوش او رسید، سوار بر ناقه خود شد و پیش پیامبر آمد و گفت: ای محمد! امر کردی ما را که شهادت بدهیم خدایی جز خدای واحد نیست و اینکه تو فرستاده از جانب اویی و ما آن را پذیرفتیم. امر کردی پنج بار در روز نماز بخوانیم و زکات اموالمان را بدهیم و ما قبول کردیم. امر کردی که در هر سال یک ماه روزه بگیریم و حج بگزاریم و ما پذیرفتیم؛ ولی به اینکه پسر عمت را بر ما برتری دهی، هیچ گاه راضی نمی شویم. ایا آنچه گفتی، از جانب خودت بود یا از جانب خدا؟ پیامبر فرمود: به آن خدایی که کسی غیر از او خدا نیست قسم که آن را از نزد خداوند گفتم. پس در این وقت حارث می گوید: خدایا! اگر آنچه محمد می گوید، حق است، از آسمان بر ما سنگی فرود آر یا عذابی بر ما نازل کن!

    پس به خدا قسم، به ناقه اش نرسید، مگر اینکه خدا سنگی به جانبش پرتاب نمود که از مغز سرش وارد شد و از دبرش بیرون آمد و کشته شد.[6]

    5. الدر المنثور عن ابی هریره:

    لما کان یوم غدیر خم و هو یوم ثمانی عشر من ذی الحجة قال النبی(ص): «من کنت مولاه فعلی مولاه فانزل الله الیوم اکملت لکم دینکم».[7] شگفت اینکه صاحب این کتاب پس از نقل این یک حدیث، آن را ضعیف و غیر قابل اطمینان دانسته است و ما در فصل بعد، راویان حدیث غدیر را از نگاه خود ایشان مورد بررسی قرار می دهیم.

    6. تفسیر ابن کثیر:

    در شأن نزول ایه )یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک…( می گوید: و قد روی ابن مردویه من طریق ابی هارون عن ابی سعید خدری انها نزلت علی رسول الله(ص) یوم غدیر خم حین قال لعلی: «من کنت مولاه فعلی مولاه» ثم رواه عن أبی هریره و فیه انه الیوم الثامن عشر من ذی الحجه یعنی مرجعه من حجة الوداع.[8]

    7. تفسیر آلوسی:

    در شأن نزول همین ایه می گوید: عن ابن عباس (رضی الله تعالی عنه) قال: نزلت هذه الایة فی علی (کرم الله وجهه) حیث امر سبحانه ان یخبر الناس بولایته فتخوف رسول الله أن یطعنوا فی ذلک علیه فاوحی الله تعالی الیه هذه الایة فقام بولایته یوم غدیر خم و أخذ بیده. فقال (علیه الصلاة و السلام): «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه؛[9] این ایه زمانی نازل شد که خداوند ابلاغ ولایت علی به مردم را به پیامبر امر فرمود و آن حضرت از طعن مردم بر این خائف بود. پس این ایه نازل شد و پیامبر در روز غدیر امر حق تعالی را به اجرا رساند و فرمود: «هر که من مولای اویم، علی مولای اوست…».

    8. فتح القدیر:

    قال رسول الله(ص) إلی بریده: یا بریده ألست بالمؤمنین من أنفسهم؟ قلت: بلی یا رسول الله. قال: «من کنت مولاه فعلی مولاه».[10]

    9. تفسیر رازی:

    نزلت الایة فی فضل علی بن ابی طالب(ع) و لما نزلت هذه الایة أخذ بیده و قال: «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه». فلقیه عمر فقال: هنیئاً لک یا بن ابی طالب أصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنة. و هو قول ابن عباس و البراء بن عازب و محمد بن علی.[11]

    10. امالی، المحاملی:

    قال سعید بن جبیر عن ابن عباس: قال رسول الله(ص) : «من کنت مولاه فعلی مولاه».[12]

    11. الکنی و الاسماء للدولابی:

    عن زید بن ارقم قال: کنا مع رسول الله(ص) بین مکة و المدینة إذا نزلنا منزلاً یقال له غدیر خم فنودی أن الصلاة جامعة فقام رسول الله(ص) فحمدالله و اثنی علیه ثم قال: «اَلستم تعلمون انی أولی بکلّ مؤمن من نفسه». قالوا: بلی نشهد انک أولی بکلّ مؤمن من نفسه. قال: «فانی من کنت مولاه فهذا مولاه» و اخذ بید علی.[13]

    حاصل اینکه زید بن ارقم می گوید: با رسول خدا(ص) بین مکه و مدینه در غدیر خم بودیم که ندای نماز جماعت داده شد، پس از نماز رسول خدا برخاست و پس از حمد و ثنای الهی فرمود: ایا نمی دانید که من به جان هر مؤمن از خودش اولی هستم؟ همه گفتند: بله، یا رسول الله! تو از نفس هر مؤمن به او سزاوارتری. آن گاه فرمود: «هر که من مولای او هستم، پس این مولای اوست»، درحالی که دست علی را بالا گرفته بود.

    12. شرح مذاهب اهل السنه:

    عن زید بن ارقم و البراء قالا: کنّا مع رسول الله(ص) یوم غدیرخم و نحن نرفع غصن الشجرة عن رأسه فقال:«ألا ان الله ولیی و أنا ولی کلّ مؤمن، من کنت مولاه فعلی مولاه» و فی غیر هذه الروایة: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».

    نویسنده پس از ذکر حدیث چنین می گوید: «و هذا حدیث غریب صحیح و قد روی حدیث غدیر خم عن رسول الله(ص) نحو مائة نفس و فیهم العشرة و هو حدیث ثابت لا أعرف له علة. تفرّد علی بهذه الفضیلة لم یشرکه فیها احد؛ این حدیثِ غریب اما صحیحی است که حدود صد نفر که عشره مبشره هم در میان آنهاست، نقل کرده اند. علی به این فضیلت یگانه شده است؛ به گونه ای که هیچ کس در این فضیلت با او برابر نیست».[14]

    علاوه بر موارد فوق، این حدیث در کتب زیر هم وارد شده است. این روایات تقریباً از لحاظ مضمون شبیه به هم هستند.

    13. السنة، ابن ابی عاصم. وی حدیث غدیر را به 25 طریق مختلف نقل می کند(ج3، ص356ـ386) .

    14. ابوبکر محمد بن حسن بغدادی در کتاب الشریعه، حدیث فوق را به پانزده طریق از بزرگان صحابه و غیر آنها نقل می کند.

    15. نویسنده کتاب نظم المتناثر، حدیث غدیر را منقول از افراد زیر می داند:

    زید بن ارقم، علی(ع)، ابوایوب انصاری، عمر، ابوهریره، طلحه، عماره، ابن عباس، بریده، ابن عمر، مالک بن حویرث، حبشی بن جناده، جریر، سعد بن ابی وقاص، ابو سعید خدری، انس، قیس بن ثابت، حبیب بن بدیل ورقاء، براء بن عازب، ابو طفیل، حذیفة بن اُسید الغفاری(ج1، ص194).

    16. الاستیعاب فی معرفة الاصحاب (ج1، ص338).

    17. اسد الغابة (ج1ـ2و3).

    18. تاریخ اصبهان (ج1، ص58، 67، 121، 249و300).

    19. مروج الذهب (ج1، ص346).

    20. مختصر تاریخ دمشق، به 12 طریق مختلف (ج2، 3، 4و5).

    21. مرآة الجنان (ج1، ص51).

    22. المختصر فی اخبار البشر (ج1، ص126).

    23. تاریخ الخلفاء (ج1، ص69).

    24. تاریخ بغداد (ج3، ص333)

    منبع : سایت حوزه

    موضوعات: مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1395-06-24] [ 09:55:00 ب.ظ ]





      ام احمد؛ مادر حضرت شاهچراغ؛ امانت دار امامت   ...

    ﻣﺎدر حضرت شاه چراغ، اﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم، ﺑﻪ «ام اﺣﻤﺪ» ﺷﻬﺮت داﺷﺖ. اﻣﺎم ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم ﻧﯿﺰ در وﺻﺎﯾﺎ و ﺳﺨﻨﺎﻧﺶ از او ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻟﻘﺐ ﯾﺎد ﻧﻤﻮده است.

    اﺣﻤﺪ ﺑﺎ ﺑﺮادرش اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم از دو ﻣﺎدر ﺑﻮدﻧﺪ. ﻧﺎم ﻣﺎدر ﮔﺮاﻣﯽ اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم ﺗﮑﺘﻢ ﺑﻮده اﺳــﺖ. او زﻧﯽ ﭘﺎرﺳﺎ و ﻣﻮرد ﻣﺤﺒﺖ اﻫﻞ ﺑﯿﺖ و ﻋﻼﻗﻪ زﯾﺎد ﺧﺎﻧﺪان اﻣﺎم ﺑﻮد.

    ام اﺣﻤﺪ ﺳــﻪ ﻓﺮزﻧﺪ ﭘﺴــﺮ داﺷــﺘﻪ است. اﺣﻤﺪ، ﻣﺤﻤﺪ و ﺣﻤــﺰه. ام اﺣﻤﺪ از داﻧﺎﺗﺮﯾﻦ و ﺑﺎﺗﻘﻮاﺗﺮﯾﻦ زﻧﺎن روزﮔﺎر ﺧﻮﯾﺶ ﺷــﻤﺮده ﻣﯽ ﺷــﺪ و اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم او را ﺑﺴﯿﺎر دوﺳﺖ ﻣﯽ داﺷﺖ. ﭘﺲ از ﺳﻔﺮ ﻫﺎرون اﻟﺮﺷﯿﺪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ و ﻣﺸــﺎﻫﺪه ﻧﻔــﻮذ ﻣﻌﻨﻮی اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم و ﺗﺮس از ﻓﺮو رﯾﺨﺘــﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻏﺎﺻﺒﺎﻧﻪ ﺧﻮﯾﺶ، ﻓﺮﻣﺎن دﺳــﺘﮕﯿﺮی اﻣﺎم را ﺻﺎدر ﮐﺮد.

    از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ام اﺣﻤﺪ در ﺑﯿﻦ ﻫﻤﺴــﺮان آن ﺣﻀﺮت ﻧﺰد اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ اﺣﺘﺮام و ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ وﯾﮋه ای داﺷﺖ اﻣﺎم ﻗﺒﻞ از ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﺑﻐﺪاد، ودﯾﻌﻪ ﻫﺎی اﻣﺎﻣﺖ(اﺷﯿﺎء ﻣﻮروﺛﯽ از ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ) را ﺑﻪ او ﺳﭙﺮد و رازﻫﺎی اﻣﺎﻣﺖ را ﻓﻘﻂ ﺑﻪ او ﺑﯿﺎن ﮐﺮد.

    آﻧﮕﺎه ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم را در ﭘﯽ ﻓﺮﻣﺎن ﻫﺎرون، در ﺳﺎل 971ق ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد ﺑﺮدﻧﺪ. ام اﺣﻤﺪ ﮐﻪ ﻣﻮرد وﺛﻮق و اﻋﺘﻤﺎد ﮐﺎﻣﻞ اﻣﺎم ﺑﻮد، ﺳــﺎل ﻫﺎ رازﻫﺎی ﺣﻀﺮت را ﻣﺨﻔﯽ داﺷــﺖ؛ ﺗﺎ آﻧﮕﺎه ﮐﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﻬﺎدت اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﮔﺮدﯾﺪ. اﻣﺎم در ﻟﺤﻈﻪ ﺳﻔﺮ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد، ﺑﻪ ام اﺣﻤﺪ ﻓﺮﻣﻮد: «ﮐﻞ ﻣﻦ ﺟﺎﺋﮏ و ﻃﺎﻟــﺐ ﻣﻨﮏ ﻫﺬه اﻻﻣﺎﻧﻪ ﻓﯽ ای وﻗﺖ ﻣــﻦ اﻻوﻗﺎت، ﻓﺎﻋﻠﻤﯽ ﺑﺎﻧﯽ ﻗﺪ اﺳﺘﺸﻬﺪت و اﻧﻪ ﻫﻮ اﻟﺨﻠﯿﻔﻪ ﻣﻦ ﺑﻌﺪی و اﻻﻣﺎم اﻟﻤﻔﺘﺮض اﻟﻄﺎﻋﻪ ﻋﻠﯿﮏ و ﻋﻠﯽ ﺳﺎﺋﺮ اﻟﻨﺎس» (ﺑﺤﺎر اﻻﻧﻮار، ﻋﻼﻣﻪ ﻣﺠﻠﺴﯽ، ج84، ص703)

    ﺷﺨﺼﯽ ﮐــﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﮐﺮد و اﯾﻦ اﻣﺎﻧﺖ را ﺧﻮاﺳــﺖ در ﻫﺮ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺷــﺪ، ﺑﺪان ﮐﻪ ﻣﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪه ام و آن ﺷﺨﺺ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺑﻌﺪ از ﻣﻦ و اﻣﺎم واﺟﺐ اﻟﻄﺎﻋﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ و دﯾﮕﺮ ﻣﺮدﻣﺎن اﺳﺖ.

    اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم دوﺑﺎره ﮔﺮﻓﺘﺎر زﻧﺪان ﻫﺎرون ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ دوم ﻣﺪت ﭼﻬﺎر ﺳﺎل ﺑﻪ درازا ﮐﺸﯿﺪ ﺗﺎ اﯾﻦ ﮐﻪ در ﺳﺎل 381 ق روز 52 رﺟﺐ ﺗﻮﺳﻂ ﺳــﻨﺪی ﺑﻦ ﺷــﺎﻫﮏ در زﻧﺪان ﭘﺲ از ﺗﺤﻤﻞ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎی ﻓﺮاوان ﺑﻪ ﺷــﻬﺎدت رﺳﯿﺪ. ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﺳــﯽ اوﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎدت ﭘﺪر آﮔﺎﻫﯽ ﯾﺎﻓﺖ.

    از دﯾﮕــﺮ ﻓﻀﺎﯾــﻞ ام اﺣﻤﺪ اﯾﻦ ﺑــﻮد ﮐﻪ اﻣﺎم در ﻣﺪت ﭼﻬﺎر ﺳــﺎﻟﯽ ﮐﻪ در زﻧﺪان ﺑﻮد، اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم را ﻣﺎﻣﻮر ﮐﺮد ﮐﻪ ﺷــﺐ ﻫﺎ در ﺧﺎﻧﻪ ام اﺣﻤﺪ ﺑﺨﻮاﺑﺪ. ﺷــﯿﺦ ﮐﻠﯿﻨﯽ ﺑﻪ ﺳﻨﺪ ﺧﻮد از ﺧﺪﻣﺘﮑﺎر ﺧﺎﻧﻪ اﻣﺎم ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم ﻧﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ آﻧﮕﺎه ﮐﻪ «اﺑﻮ اﺑﺮاﻫﯿﻢ، ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ را ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد ﻣﯽﺑ ﺮدﻧﺪ،

    آن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﻓﺮزﻧﺪش،اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم دﺳﺘﻮر داد ﺗﺎ ﺷﺐ ﻫﺎ در ﻣﻨﺰل آن ﺣﻀﺮت ﺑﺨﻮاﺑﺪ.» ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﻣﺎ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺴﺘﺮ اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم را در دﻫﻠﯿﺰ ﺧﺎﻧــﻪ ﻣﯽا ﻧﺪاﺧﺘﯿﻢ و آن ﺣﻀﺮت ﺑﻌﺪ از ﺻﺮف ﺷــﺎم در آﻧﺠﺎ ﻣﯽ ﺧﻮاﺑﯿﺪ و ﺻﺒــﺢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﯽ رﻓﺖ. ﯾﮏ ﺷﺐ ﮐﻪ ﺑﺴــﺘﺮ ﺣﻀﺮت را اﻧﺪاﺧﺘﻪ ﺑﻮدﯾﻢ ﺣﻀﺮت ﻧﯿﺎﻣﺪ.

    اﻫﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﮕﺮان و ﻫﺮاﺳــﺎن ﺷــﺪﻧﺪ و ﻣﺎ ﻧﯿﺰ از ﻧﯿﺎﻣﺪن آن ﺣﻀﺮت ﺳﺨﺖ ﭘﺮﯾﺸﺎن ﺷﺪﯾﻢ. وﻗﺘــﯽ روز ﺷــﺪ،آ ن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﻣﻨﺰل آﻣﺪ و ﻓﺮﻣﻮد: «ﻫــﺮ آﻧﭽﻪ ﭘﺪر ﺑﻪ ﺗﻮ ﺳــﭙﺮده ﺑﯿﺎور.» ام اﺣﻤﺪ ﺑﯽ درﻧﮓ ﻓﺮﯾﺎدی ﮐﺸــﯿﺪ و ﺳﯿﻠﯽ ﺑﺮ رﺧﺴﺎرش زد و ﮔﺮﯾﺒﺎﻧــﺶ را درﯾــﺪ و ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺪا ﻣﻮﻻﯾﻢ وﻓﺎت ﮐﺮد. ﺣﻀﺮت رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم ﻣﺎﻧﻊ ﮔﺮﯾﻪ و زاری او ﺷــﺪ و ﻓﺮﻣﻮد: ﻣﺒﺎدا ﺳــﺨﻨﯽ ﺑﮕﻮﯾﯽ و آن را اﻇﻬﺎر ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ ﺷــﻬﺎدت ﭘﺪرم ﺑﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺑﺮﺳــﺪ. آﻧﮕﺎه ام اﺣﻤــﺪ زﻧﺒﯿﻠﯽ را ﺑﺎ دو ﯾﺎ ﭼﻬﺎر ﻫﺰار دﯾﻨﺎر ﻧﺰد اﯾﺸــﺎن آورد و ﺑﻪ اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﺗﺤﻮﯾﻞ داد.

    ام اﺣﻤﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪه و ﻣﺤﺮم راز اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ ﺑﻮد ﺧﻮد اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺎﺟﺮای ﻓﻮق را ﺑﯿﺎن ﻣﯽ ﮐﻨﺪ: آن ﺣﻀﺮت روزی ﻣﺤﺮﻣﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮد: اﯾﻦ اﻣﺎﻧﺖ را ﻧﺰد ﺧﻮد ﺣﻔﻆ ﮐﻦ. ﮐﺴﯽ را از آن آﮔﺎه ﻧﺴﺎز ﺗﺎ ﻣﺮگ ﻣﻦ ﻓﺮا رﺳﺪ. ﭼﻮن ﻣﻦ درﮔﺬﺷــﺘﻢ، ﻫﺮ ﮐﺲ از ﻓﺮزﻧﺪان ﻣﻦ ﻧﺰد ﺗﻮ آﻣﺪ و آن را ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﮐﺮد، ﺑﻪ او ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﺪه و ﺑﺪان ﮐﻪ ﻣﻦ از دﻧﯿﺎ رﻓﺘﻪا م. اﮐﻨﻮن ﺑﻪ ﺧﺪا ﻧﺸﺎﻧﻪا ی ﮐﻪ آﻗﺎﯾﻢ ﻓﺮﻣﻮده ﺑﻮد ﻇﺎﻫﺮ ﺷــﺪ. اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم آن اﻣﺎﻧﺖ را ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﻫﻤﻪ را دﺳــﺘﻮر ﺑﻪ ﺧﻮدداری داد ﺗﺎ اﯾﻦ ﮐﻪ درﮔﺬﺷﺖ اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ رﺳــﯿﺪ… روزﻫﺎ ﺷﻤﺮدﯾﻢ و ﺣﺴــﺎب ﮐﺮدﯾﻢ ﻣﻌﻠﻮم ﺷﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺎن وﻗﺘﯽ ﮐﻪ اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﺑﺮای ﺧﻮاﺑﯿﺪن ﻧﯿﺎﻣﺪ آن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﺷﻬﺎدت رﺳﯿﺪه ﺑﻮد. (الکافی، ج2)

    پس از ﺷــﻬﺎدت اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم، اوﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ وی ﺑﯿﻌﺖ ﻧﻤﻮد، ام اﺣﻤﺪ ﺑﻮد. ﻣﺮدم ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻧﯿﺰ ﺑﺮای ﻋﺮض ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ام اﺣﻤﺪ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻣﯽ ﮐﺮدﻧﺪ و اﯾﻦ ﻫﻤﻪ دﻻﯾﻠﯽ آﺷــﮑﺎر ﺑﺮ ﺷﺨﺼﯿﺖ واﻻی اﯾﻦ ﺑﺎﻧﻮ اﺳﺖ.

    مادر شاهچراغ

    بقعه مادر حضرت شاه چراغ در خیابان فرهنگ شیراز، کوچه مسجد باقرآباد قرار دارد و مقبره این بزرگوار برخلاف شکوه صحن و بارگاه احمدبن موسی شاه چراغ در اتاقی بسیار کوچک و محقر واقع شده است. روز زیارتی «ام احمد»، روزهای سه شنبه است.

    منبع

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



    [شنبه 1395-05-16] [ 09:27:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    " هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."