مصباح الهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
مرداد 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          





center>من کالای ایرانی میخرم



حرف دل

" هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."





کاربران آنلاین



Online User




موتور جستجوی امین





مطالب پر بیننده وبلاگ

  • دانلود کتاب شرح اسم( زندگینامه مقام معظم رهبری)
  • دعای تحویل سال نو( عربی، ترجمه فارسی ، سند ، صوت، اعمال، نظر مراجع)
  • دل نوشته ای برای مسافران جا مانده از اربعین
  • سه وظیفه اصلی طلاب از نگاه مقام معظم رهبری
  • کتاب خاطرات سفیر(توصیه شده به دختران جوان از طرف مقام معظم رهبری)
  • تصاویر شاد، زیبا و متحرک ویژه میلاد حضرت فاطمه معصومه(ع)
  • ناگهان بانگی برآمد ...خواجه مرد.!!!
  • به هرکه دل بستم تو شکستی....
  • دلتنگ روزهای خوب صبوری
  • حکایت عجیب و تکراری ته تغاری بودن
  • دریا به رود خانه رو نزند....
  • شهیده باختر بیگلری ،اولین شهید زن انقلاب،دلاوری از عشایرفارس
  • دخترانگی کن...(نامه ای به دخترم)
  • بزرگداشت شيخ اجل سعدي شيرازي و هفته شيراز
  • اعمال ماه مبارک رجب(روز اول و نیمه رجب و آخر ماه رجب)
  • می تراود مهتاب..
  • دلنوشته ی بارانی
  • شهید حسین خرازی، شهیدی از دیار غیرت
  • هرگز مرا نشناختی...
  • غدیر در کلام فواطم(علیهما السلام)
  • شعری زیبا در مورد مادر
  • نبض ازدواج را بگیرید...!!!
  • حواست به شریک زندگیت باشه!
  • با ساعت دلم ....
  • زنان چهره شهر را تغییر می دهند!!
  • صفر به خیر نگذشت
  • شرمنده ی نگاه تشنه
  • ارتباط و وابستگی روز بعثت و عید غدیر
  • چگونگی دلالت آیه تبلیغ بر ولایت امیر المومنین
  • سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر ایران
  • روزگار عجیبی است ...
  • شب شهادت امام رضا (علیه السلام)
  • وزیر یا قاتل ؟ عزتمند یا ذلیل؟؟
  • غدير در آيات قرآنى
  • بوی بهار و بوی مرگ
  • 7 تیر یا هفت تیر؟!
  • زنگ خطر... آخوند باید ساده زندگی کند!!!
  • ال جی، سامسونگ و دیگران
  • مناجات با خدای بخشنده بخشایشگر
  • جون بن حوی غلام شهید امام حسین(علیه السلام)
  • شب اول محرم
  • امام رئوف
  • حکم نماز و وضو با ناخن مصنوعی




  • کپی آزاده به شرط ذکر منبع :))



      اندر مزایایی حمایت از تولید ملی(طنز)   ...

    چند مدت پیش جارو برقی خانه که اتفاقا از مارک های خوب خارجی هم بود  بالاخره بعد از سالیان دراز خراب شد ، از آنجایی که کلاً در خانه ما هیچ چیز دور ریخته نمیشود و از همه وسایل تا حد مرگ  و حتی در بستر احتضار  هم استفاده می شود . تصمیم بر این شد که جناب جارو برقی را به بیمارستان ِتعمیر لوازم خانگی منتقل کنیم .

    در این مدت نقاهت جناب جی جی( لقبی بود که برادر زاده ها به جارو برقی ما افاضه فرموده بودند) در بیمارستان ، با تمام همت به کمک کمپین حمایت از تولید ملی برخاسته و از جاروی دستی ساخت ایران استفاده کردیم که راستای این خدمت خالصانه، مشکلات دیسک کمر و آلودگی هوای ناشی از پخش خاک و ریز گردها را هم رقم زدیم.

    خلاصه بعد از طی شدن دوران نقاهت جناب جی جی( همون جارو برقی مصطلح) بسیار راضی و خشنود دوشاخه را به پریز گذاشته و مشغول استفاده شدیم که بوی سوزش جگر جی جی خان به فضا بلند شد و نالش و بانگ همی برآورد که به فریادم رسید سوختم…

    پس دوباره کمر همت به تعاون ملی و حمایت از تولید ملی پرداخته و اندوخته های مالی ظاهر و باطن خانواده را جمع کردیم و جارویی ایرانی خریدیم.

    با احساس غرور و افتخار از خرید حمایت گونه خود از تولید ملی ، جارو را به برق زدیم . چنان غرشی بنمود حضرت جارو که انگار غرش شیران …. که دیوارهای خانه خود و همسایگان را هم نیز مستفیض کرد.

    و با قدرتی همچنان قدرت  جناب رضا زاده در زدن رکوردهای المپیکی، تمامی خاکروبه ها و حتی فرش را در خود فرو میبرد.

    و ما مشعوف از خرید چنین جی جی قدرتمند و اصیل و رستم صفت بودیم که هم بسیار خوب و درجه یک کار میکرد و هم با قیمتی به مراتب نازل تر از هم صنف های فرنگیش بود…!!!

    اما این موتور پرقدرت ، چرخ ها و خرطومی ضعیفی داشت که توان همراهی با موتورش را نداشت.

    ولی ما هم چنان  و با همان همت به کمک حمایت تولید ملی برخاسته ایم  و هر ماه خرطومی و چرخ را از تولیدگران ایرانی میخریم که چرخه تولید همچنان بچرخد…

     

    موضوعات: دست نوشته های خودم, کمپین حمایت از خرید کالای ایرانی  لینک ثابت



    [شنبه 1395-05-16] [ 09:49:00 ب.ظ ]





      ام احمد؛ مادر حضرت شاهچراغ؛ امانت دار امامت   ...

    ﻣﺎدر حضرت شاه چراغ، اﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم، ﺑﻪ «ام اﺣﻤﺪ» ﺷﻬﺮت داﺷﺖ. اﻣﺎم ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم ﻧﯿﺰ در وﺻﺎﯾﺎ و ﺳﺨﻨﺎﻧﺶ از او ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻟﻘﺐ ﯾﺎد ﻧﻤﻮده است.

    اﺣﻤﺪ ﺑﺎ ﺑﺮادرش اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم از دو ﻣﺎدر ﺑﻮدﻧﺪ. ﻧﺎم ﻣﺎدر ﮔﺮاﻣﯽ اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم ﺗﮑﺘﻢ ﺑﻮده اﺳــﺖ. او زﻧﯽ ﭘﺎرﺳﺎ و ﻣﻮرد ﻣﺤﺒﺖ اﻫﻞ ﺑﯿﺖ و ﻋﻼﻗﻪ زﯾﺎد ﺧﺎﻧﺪان اﻣﺎم ﺑﻮد.

    ام اﺣﻤﺪ ﺳــﻪ ﻓﺮزﻧﺪ ﭘﺴــﺮ داﺷــﺘﻪ است. اﺣﻤﺪ، ﻣﺤﻤﺪ و ﺣﻤــﺰه. ام اﺣﻤﺪ از داﻧﺎﺗﺮﯾﻦ و ﺑﺎﺗﻘﻮاﺗﺮﯾﻦ زﻧﺎن روزﮔﺎر ﺧﻮﯾﺶ ﺷــﻤﺮده ﻣﯽ ﺷــﺪ و اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم او را ﺑﺴﯿﺎر دوﺳﺖ ﻣﯽ داﺷﺖ. ﭘﺲ از ﺳﻔﺮ ﻫﺎرون اﻟﺮﺷﯿﺪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ و ﻣﺸــﺎﻫﺪه ﻧﻔــﻮذ ﻣﻌﻨﻮی اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم و ﺗﺮس از ﻓﺮو رﯾﺨﺘــﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻏﺎﺻﺒﺎﻧﻪ ﺧﻮﯾﺶ، ﻓﺮﻣﺎن دﺳــﺘﮕﯿﺮی اﻣﺎم را ﺻﺎدر ﮐﺮد.

    از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ام اﺣﻤﺪ در ﺑﯿﻦ ﻫﻤﺴــﺮان آن ﺣﻀﺮت ﻧﺰد اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ اﺣﺘﺮام و ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ وﯾﮋه ای داﺷﺖ اﻣﺎم ﻗﺒﻞ از ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﺑﻐﺪاد، ودﯾﻌﻪ ﻫﺎی اﻣﺎﻣﺖ(اﺷﯿﺎء ﻣﻮروﺛﯽ از ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ) را ﺑﻪ او ﺳﭙﺮد و رازﻫﺎی اﻣﺎﻣﺖ را ﻓﻘﻂ ﺑﻪ او ﺑﯿﺎن ﮐﺮد.

    آﻧﮕﺎه ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم را در ﭘﯽ ﻓﺮﻣﺎن ﻫﺎرون، در ﺳﺎل 971ق ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد ﺑﺮدﻧﺪ. ام اﺣﻤﺪ ﮐﻪ ﻣﻮرد وﺛﻮق و اﻋﺘﻤﺎد ﮐﺎﻣﻞ اﻣﺎم ﺑﻮد، ﺳــﺎل ﻫﺎ رازﻫﺎی ﺣﻀﺮت را ﻣﺨﻔﯽ داﺷــﺖ؛ ﺗﺎ آﻧﮕﺎه ﮐﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﻬﺎدت اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﮔﺮدﯾﺪ. اﻣﺎم در ﻟﺤﻈﻪ ﺳﻔﺮ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد، ﺑﻪ ام اﺣﻤﺪ ﻓﺮﻣﻮد: «ﮐﻞ ﻣﻦ ﺟﺎﺋﮏ و ﻃﺎﻟــﺐ ﻣﻨﮏ ﻫﺬه اﻻﻣﺎﻧﻪ ﻓﯽ ای وﻗﺖ ﻣــﻦ اﻻوﻗﺎت، ﻓﺎﻋﻠﻤﯽ ﺑﺎﻧﯽ ﻗﺪ اﺳﺘﺸﻬﺪت و اﻧﻪ ﻫﻮ اﻟﺨﻠﯿﻔﻪ ﻣﻦ ﺑﻌﺪی و اﻻﻣﺎم اﻟﻤﻔﺘﺮض اﻟﻄﺎﻋﻪ ﻋﻠﯿﮏ و ﻋﻠﯽ ﺳﺎﺋﺮ اﻟﻨﺎس» (ﺑﺤﺎر اﻻﻧﻮار، ﻋﻼﻣﻪ ﻣﺠﻠﺴﯽ، ج84، ص703)

    ﺷﺨﺼﯽ ﮐــﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﮐﺮد و اﯾﻦ اﻣﺎﻧﺖ را ﺧﻮاﺳــﺖ در ﻫﺮ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺷــﺪ، ﺑﺪان ﮐﻪ ﻣﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪه ام و آن ﺷﺨﺺ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺑﻌﺪ از ﻣﻦ و اﻣﺎم واﺟﺐ اﻟﻄﺎﻋﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ و دﯾﮕﺮ ﻣﺮدﻣﺎن اﺳﺖ.

    اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم دوﺑﺎره ﮔﺮﻓﺘﺎر زﻧﺪان ﻫﺎرون ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ دوم ﻣﺪت ﭼﻬﺎر ﺳﺎل ﺑﻪ درازا ﮐﺸﯿﺪ ﺗﺎ اﯾﻦ ﮐﻪ در ﺳﺎل 381 ق روز 52 رﺟﺐ ﺗﻮﺳﻂ ﺳــﻨﺪی ﺑﻦ ﺷــﺎﻫﮏ در زﻧﺪان ﭘﺲ از ﺗﺤﻤﻞ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎی ﻓﺮاوان ﺑﻪ ﺷــﻬﺎدت رﺳﯿﺪ. ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﺳــﯽ اوﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎدت ﭘﺪر آﮔﺎﻫﯽ ﯾﺎﻓﺖ.

    از دﯾﮕــﺮ ﻓﻀﺎﯾــﻞ ام اﺣﻤﺪ اﯾﻦ ﺑــﻮد ﮐﻪ اﻣﺎم در ﻣﺪت ﭼﻬﺎر ﺳــﺎﻟﯽ ﮐﻪ در زﻧﺪان ﺑﻮد، اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم را ﻣﺎﻣﻮر ﮐﺮد ﮐﻪ ﺷــﺐ ﻫﺎ در ﺧﺎﻧﻪ ام اﺣﻤﺪ ﺑﺨﻮاﺑﺪ. ﺷــﯿﺦ ﮐﻠﯿﻨﯽ ﺑﻪ ﺳﻨﺪ ﺧﻮد از ﺧﺪﻣﺘﮑﺎر ﺧﺎﻧﻪ اﻣﺎم ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم ﻧﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ آﻧﮕﺎه ﮐﻪ «اﺑﻮ اﺑﺮاﻫﯿﻢ، ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ را ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد ﻣﯽﺑ ﺮدﻧﺪ،

    آن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﻓﺮزﻧﺪش،اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم دﺳﺘﻮر داد ﺗﺎ ﺷﺐ ﻫﺎ در ﻣﻨﺰل آن ﺣﻀﺮت ﺑﺨﻮاﺑﺪ.» ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﻣﺎ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺴﺘﺮ اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم را در دﻫﻠﯿﺰ ﺧﺎﻧــﻪ ﻣﯽا ﻧﺪاﺧﺘﯿﻢ و آن ﺣﻀﺮت ﺑﻌﺪ از ﺻﺮف ﺷــﺎم در آﻧﺠﺎ ﻣﯽ ﺧﻮاﺑﯿﺪ و ﺻﺒــﺢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﯽ رﻓﺖ. ﯾﮏ ﺷﺐ ﮐﻪ ﺑﺴــﺘﺮ ﺣﻀﺮت را اﻧﺪاﺧﺘﻪ ﺑﻮدﯾﻢ ﺣﻀﺮت ﻧﯿﺎﻣﺪ.

    اﻫﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﮕﺮان و ﻫﺮاﺳــﺎن ﺷــﺪﻧﺪ و ﻣﺎ ﻧﯿﺰ از ﻧﯿﺎﻣﺪن آن ﺣﻀﺮت ﺳﺨﺖ ﭘﺮﯾﺸﺎن ﺷﺪﯾﻢ. وﻗﺘــﯽ روز ﺷــﺪ،آ ن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﻣﻨﺰل آﻣﺪ و ﻓﺮﻣﻮد: «ﻫــﺮ آﻧﭽﻪ ﭘﺪر ﺑﻪ ﺗﻮ ﺳــﭙﺮده ﺑﯿﺎور.» ام اﺣﻤﺪ ﺑﯽ درﻧﮓ ﻓﺮﯾﺎدی ﮐﺸــﯿﺪ و ﺳﯿﻠﯽ ﺑﺮ رﺧﺴﺎرش زد و ﮔﺮﯾﺒﺎﻧــﺶ را درﯾــﺪ و ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺪا ﻣﻮﻻﯾﻢ وﻓﺎت ﮐﺮد. ﺣﻀﺮت رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم ﻣﺎﻧﻊ ﮔﺮﯾﻪ و زاری او ﺷــﺪ و ﻓﺮﻣﻮد: ﻣﺒﺎدا ﺳــﺨﻨﯽ ﺑﮕﻮﯾﯽ و آن را اﻇﻬﺎر ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ ﺷــﻬﺎدت ﭘﺪرم ﺑﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺑﺮﺳــﺪ. آﻧﮕﺎه ام اﺣﻤــﺪ زﻧﺒﯿﻠﯽ را ﺑﺎ دو ﯾﺎ ﭼﻬﺎر ﻫﺰار دﯾﻨﺎر ﻧﺰد اﯾﺸــﺎن آورد و ﺑﻪ اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﺗﺤﻮﯾﻞ داد.

    ام اﺣﻤﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪه و ﻣﺤﺮم راز اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ ﺑﻮد ﺧﻮد اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺎﺟﺮای ﻓﻮق را ﺑﯿﺎن ﻣﯽ ﮐﻨﺪ: آن ﺣﻀﺮت روزی ﻣﺤﺮﻣﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮد: اﯾﻦ اﻣﺎﻧﺖ را ﻧﺰد ﺧﻮد ﺣﻔﻆ ﮐﻦ. ﮐﺴﯽ را از آن آﮔﺎه ﻧﺴﺎز ﺗﺎ ﻣﺮگ ﻣﻦ ﻓﺮا رﺳﺪ. ﭼﻮن ﻣﻦ درﮔﺬﺷــﺘﻢ، ﻫﺮ ﮐﺲ از ﻓﺮزﻧﺪان ﻣﻦ ﻧﺰد ﺗﻮ آﻣﺪ و آن را ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﮐﺮد، ﺑﻪ او ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﺪه و ﺑﺪان ﮐﻪ ﻣﻦ از دﻧﯿﺎ رﻓﺘﻪا م. اﮐﻨﻮن ﺑﻪ ﺧﺪا ﻧﺸﺎﻧﻪا ی ﮐﻪ آﻗﺎﯾﻢ ﻓﺮﻣﻮده ﺑﻮد ﻇﺎﻫﺮ ﺷــﺪ. اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم آن اﻣﺎﻧﺖ را ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﻫﻤﻪ را دﺳــﺘﻮر ﺑﻪ ﺧﻮدداری داد ﺗﺎ اﯾﻦ ﮐﻪ درﮔﺬﺷﺖ اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ رﺳــﯿﺪ… روزﻫﺎ ﺷﻤﺮدﯾﻢ و ﺣﺴــﺎب ﮐﺮدﯾﻢ ﻣﻌﻠﻮم ﺷﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺎن وﻗﺘﯽ ﮐﻪ اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﺑﺮای ﺧﻮاﺑﯿﺪن ﻧﯿﺎﻣﺪ آن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﺷﻬﺎدت رﺳﯿﺪه ﺑﻮد. (الکافی، ج2)

    پس از ﺷــﻬﺎدت اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم، اوﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ وی ﺑﯿﻌﺖ ﻧﻤﻮد، ام اﺣﻤﺪ ﺑﻮد. ﻣﺮدم ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻧﯿﺰ ﺑﺮای ﻋﺮض ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ام اﺣﻤﺪ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻣﯽ ﮐﺮدﻧﺪ و اﯾﻦ ﻫﻤﻪ دﻻﯾﻠﯽ آﺷــﮑﺎر ﺑﺮ ﺷﺨﺼﯿﺖ واﻻی اﯾﻦ ﺑﺎﻧﻮ اﺳﺖ.

    مادر شاهچراغ

    بقعه مادر حضرت شاه چراغ در خیابان فرهنگ شیراز، کوچه مسجد باقرآباد قرار دارد و مقبره این بزرگوار برخلاف شکوه صحن و بارگاه احمدبن موسی شاه چراغ در اتاقی بسیار کوچک و محقر واقع شده است. روز زیارتی «ام احمد»، روزهای سه شنبه است.

    منبع

    موضوعات: مناسبت ها, مطالب و مقالات علمی  لینک ثابت



     [ 09:27:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    " هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."